خلاصه ای از فصل اول و دوم کتاب آشتی با امام عصر


فصل اول-محرومیت خودساخته

محرومیت؛ نتیجه وانهادن امام

یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت بشر ماموریت یافتند. اما واکنش انسانها در برابر آنها چه بود؟ برخی را با ارّه به دو نیم کردند(حضرت زکریا)، بعضی را زنده زنده در آتش سوزاندند(حضرت جرجیس)،بعضی را سر بریدند(حضرت یحیی)، دسته ای را مجنون و ساحر نامیدند و مابقی را تکذیب کرده(و کشتند) و به جز اقلیتی به آنان ایمان نیاوردند. حاکمان جور یازده امام را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند.

هم اینک تنها گزینه ای که پیش روی بشریت است فقط یک منجی برای انسانها باقی مانده. و این در حالیست که یکی از بزرگترین دردها این است که نسل به نسل جامعه شیعه با غیبت امام خو گرفته و برایش عادی شده. خیلی ها گمان می­برند غیبت امام و استمرار آن از مقدرات حتمی خداست و تا هر زمان که خدا بخواهد در پرده غیبت خواهد ماند و ما باید به وظایف فردی خود عمل کنیم و آقا هر وقت که خدا بخواهد می آید و جهان را اصلاح می­کند. و برخی می­گویند جهان هنوز آماده نیست و معلوم نیست آن حضرت کی می­آید.

به این دو گروه باید گفت: اگر بنا بود ظهور با تقاضا و درخواست مردم ارتباطی نداشته باشد، پس چرا در روایات رسیده از حضرات معصومین و خود امام مهدی(ع) این قدر به دعا برای فرج تاکید شده است؟ مگر قرآن نفرموده که:«خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آن که خود چنین تغییری را در درونشان انجام دهند.[1]»

تمسک، عامل سعادت

در حدیثی آمده که حضرت امیرالمومنین در روزهای پایان عمرشان در خطاب به یکی از اصحاب، ضمن هشدار به رو کردن سختی های به مردم، سال هفتاد هجری را سال گشایش و پایان بلاها ذکر فرمودند[2] از این روی در زمان امام باقر(ع) ابوحمزه ثمالی به آن حضرت عرض کرد: آقای من، چرا این گشایش که امیرالمومنین فرموده بودند حاصل نشد؟ امام فرمودند:« اگر مردم متوجه امام زمان خود می­شدند، قرار بود در آن سال کار به مسیر اصلی یعنی امامت برگردد؛ ولی با تنها ماندن سیدالشهدا و شهادت ایشان در کربلا، این امر تا سال140 هجری به تاخیر افتاد. تا آن سال مردم آن قدر در حفظ اسرار تعهدی که نسبت به امام زمان خود داشتند بی توجهی انجام داند که این موعد به تاخیر افتاد و نزد ما وقت مشخص دیگری برای این مهم نیست

درباره­ی آنچه موجب شد تا بشریت خود را از بزرگترین نعمت الهی محروم کند سخن زیاد است که به این نکته بسند می­کنیم که امام صادق(ع) فرمودند:«قضای حتمی خداوند این است که اگر به بنده­اش نعمتی را عطا کند، قبل از آن که بنده گناهی مرتکب گردد که بدان مستوجب سلب نعمت شود، آن را از او نمی­گیرد.[3]» و نیز فرمودند:« اگر خدا بر مردم غضب کند، ما اهل بیت را از میان آن­ها بیرون می­برد[4]

و آری آنچه نمی­بایست اتفاق می­افتاد واقع شد و بشریت از برترین نعمت الهی با دستان خود محرم شد و این محرومیت، خود ساخته است.

 

فصل دوم-رهنمود­های نجات بخش

 

اگر به منظور جست و جوی راه کار برای تعجیل در فرج باشیم در سه مقطع می­توان رهنمودهای آن امام همام را مورد توجه قرار داد:

1-روزگار غیبت 2-زمان صدور نامه خطاب به شیخ مفید(رض) 3-از هنگام صدور نامه تا کنون

فرمایش امام در غیبت صغری

امام از طریق محمد­بن­عثمان، دومین وکیل خویش خطاب به همه شیعیان می­فرمایند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که همانا گشایش و فرج شما در آن است.»[5]

امام حسن عسکری(ع) خطاب به اسحاق قمی می­فرمایند: «سوگند به خدا، فرزندم دارای غیبتی خواهد بود که هیچ کس در آن دوران از هلاکت و نابودی رهایی نمی­یابد، مگر خداوند او را بر اعتقاد به امامت وی استوار و بر دعا برای تعجیل ظهورش موفق بدارد[6]

اگر به فرمایشات امام در غیبت صغری عمل شده بود قطعا نجات و رهایی از این محرومیت محقق می­گشت ولی این گونه نشد.

 

نامه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه خطاب به شیخ مفید

این نامه در اوایل غیبت کبری به شیخ مفید-که از بزرگترین فقهای شیعه به شمار می­رود- شرف صدور یافت و جالب این است که در این نامه همان مقدار غیبت(90سال) را تاخیر نام نهاده اند. در این­جا به علت طولانی بودن نامه به بخشی از آن اشاره می­شود:

«...اگر شیعیان ما-که خداوند متعال ایشان را به اطاعت خویش موفق بدارد- با دلهای متحد و یک­پارچه بر وفای عهد و پیمان خویش اجتماع می­کردند، ملاقات دیدار ما از آنان به تاخیر نمی­افتاد و سعادت دیدار و مشاهده­ی با معرفت برای آنان حاصل می­شد و زودتر از این به دیدار ما نایل می­شدند. آن چیزی که ما را از آنان دور کرده (و باعث طولانی شدن غیبت) است گناهان و خطاهایی است که مرتکب می­شوند و ما چنین انتظاری از آن­ها نداشتیم...»[7]

این نامه در اواخر سال 412 هجری صادر شده و هم اکنون بیش از هزار سال از صدور آن می­گذرد. به راستی کدامین اجتماع و کدامین اتحاد برای وفای به عهدی که شیعه با پیشوای خود بسته است صورت گرفته است؟ کدام توجه و توبه­ی دسته جمعی انجام  شده است؟ و این جریان غیبت تا هم اکنون نیز امتداد یافته است که به فرمایش خود امام(ع): «چگونگی بهره­مندی از من در دوران غیبتم چونان بهره بردن از خورشید است؛ زمانی که ابرها آن را از دیدگان مستور می­دارند.»[8] طبق این کلام شریف، وجه غیبت خورشید را باید در وجود ابرها جست­و­جو کرد نه در آفتاب. خواجه نصیرالدین طوسی در جمله معروفی می­گویند: « وُجودهُ لطفٌ و تصرُّفُهُ لطف آخَرُ وعَدمُهُ مِنّا»[9] وجود امام مِهر است و تصرف او مهری دیگر و نبود او از ماست. فصل الخطاب این که حضرت فاطمه(س) می­فرمایند: « مَثَلُ الإمامِ مثلُ الکعبهِ إذا تُؤتی و لا تأتی»[10] امام مانند کعبه است که باید به سوی او روند و او به سوی مردم نمی­آید. و این است که امام زمان کعبه مقصودی است که بشریت برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت متوجه او شوند.

غربت در غیبت

پس از عملی نشدن ره­نمود آن حضرت در غیبت صغری در نامه ای که به شیخ مفید مرقوم فرموند، همّ و غم و اندوه حضرت روز به روز بیشتر شد. غربت او از سویی و بی اعتنایی و عدم معرفت شیعه به خواسته های حضرتش از سوی دیگر باعث شده که به فرموده امام رضا آسمان ها و زمین و ساکنان آن بر امام بگریند.[11] چندین امام برای غربت و مظلومیت او قبل از ولادتش گریسته اند. امام صادق را دیدند که بر روی خاک نشسته و همانند مادر فرزند از دست داده گریه می­کند و به پهنای صورت اشک می­ریزد و چنین زمزمه دارد:

«آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگان من ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دل را از من گرفته... سرور من! غیبت تو مصیتی جانکاه بر سراسر هستی ام فرو ریخته که هرگز از آن تسلی نمی­یابم از دست دادن یاران، یکی پس از دیگری اجتماعات را در هم می­ریزد. بلاها و سختی­ها، رنج­ها و اندوه­ها آن چنان بر دلم سنگینی می­کند که دیگر اشک دیده و فریادهای سینه را احساس نمی­کنم...»[12]

آیا می­دانید در روایات حضرات معصومین، شیعیان و محبین اهل بیت به دعا برای فرج موعود آل محمد تشویق شده­اند؟ مگر نه این است که در طول این یازده قرن غیبت کبری، هر ظلم و جنایتی، بدعت و معصیتی، هر خونی که به ناحق ریخته و هر اشکی که از گوشه چشمی چکیده و هر ناله ای که از سینه­ی دردمندی برخاسته است، همه و همه در منظر آن حضرت بوده و خاطرش را آزرده ساخته است؟

هنوز بیش از هزاران سال از ولادت امام عصر می­گذرد و این شایسته ترین انسان روی زمین در زندان غیبت به سر می­برد. طبیعی است که اگر عضوی از خانواده با مشکلی روبرو شود تمام اقوام و آشنایان به تکاپو می­افتند، هزینه می­کنند، آبرو و اسناد خود را به ودیعه می­گذارند تا او از گرفتاری خلاص شود.  بار ها دیده ایم اگر فرزند خانواده ای در بازگشت به منزل کمی دیر کند به دنبال علت تاخیر او می­روند. مگر امام زمان ما، عزیزتر از جان و پدر و مادر و خانواده مان نیست؟ مگر در زیارت جامعه کبیره نمی­گوییم: «بِأبی أنتُم و اّمّی و نَفسی وَ أهلی و مالی» پدر و مادر و جان و خانواده و دارایی من به فدای شما اهل بیت باد؟ پس بیاییم با ترک گناه و دعا برای ظهور آن حضرت، قفل زندان غیبت را بشکنیم و مولای عزیزتر از جان خود را از این گرفتاری چند سده آزاد کنیم. از خود بپرسیم که تاخیر در ظهور آخرین حجت الهی تا چه حد ما را به اضطراب و حرکت و تلاش وا داشته است؟

مظلومیت امام عصر(ع) از زبان مبارک خود آن حضرت

مرحوم حاج شیخ جعفر جوادی در عالم شهود خدمت حضرت بقیه الله مشرف شده آن حضرت را بسیار غمگین می­بیند. از حال آن بزرگوار سوال می­کند. می­فرمایند: «دلم خون است! دلم خون است!...»[13] مرحوم حاج محمد فشندی می­گوید: در مسجد جمکران، اعمال به جا آورده و با همسرم می­آمدم. دیدم آقای نورانی داخل صحن شدهاند و قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم این سید نورانی در این هوای گرم، از راه رسیده و تشنه است. ظرف آبی به دست ایشان دادم. پس از آشامیدن، ظرف آب را پس دادند. گفتم آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را بخواهید تا امر ظهور نزدیک شود، فرمودند:

«شیعیان ما به اندازه­ی آب خوردنی ما را نمی­خواهند! اگر ما را بخواهند، دعا می­کنند و فرج ما می­رسد.»[14]

یکی از علمای وارسته نجف در زیارت کربلا در کنار حرم مطهر امام حسین به محضر حضرت مهدی(ع) شرف یاب می­شود. امام زمان به او می­فرماید: «فلانی، ببین این جا- که دعا مستجاب است- مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمی­کنند.» سپس آن حضرت تصرف ولایتی می­فرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را می­شنود که هر کدام برای حوائج خصوصی خود دعا می­کنند. امام می­فرمایند: «شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائرین نگفت: خدایا فرج مهدی را برسان.»[15]

وظیفه سنگین شیعیان ایران

شیعیان در این میان وظیفه سنگین تری دارند چرا که به اذعان و اقرار همکان،  این آب و خاک، سرزمین امام زمان است و در سایه­ی الطاف آن بزرگوار است که شرور و فتنه­ها ما را از پای در نیاورده است.در داستان توسل و تشرف شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی به محضر مبارکشان چندین بار از نعمت های ایران سخن به میان می­آید و آن حضرت می­فرمایند: «همه جای ایران نعمت وافر و فراوان است و همه از برکت ما اهل بیت است[16]

در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط انگلیس و روس، مرحوم آیت الله نائینی که از این وضع خیلی پریشان بودند که نکند این کشور محب اهل بیت سقوط کرده و از بین رود در خال گریه و توسل و ناراحتی به خواب رفتند. در عالم خواب دیدند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشستند که دیوار در حال ریختن به سر آنهاست. او وقتی این صحنه را می­بیند فریاد می­زند: خدایا  این وضع به کجا خواهد انجامید؟ و در این حال می­بیند که حضرت ولی عصر تشریف آورده و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده بود در حال افتادن بود گرفتند و فرمودند: «این جا شیعه خانه ماست. می­شکند؛ خم می­شود؛ خطر هست؛ ... ولی ما نمی­گذاریم سقوط کند. ما نگه­اش می­داریم.»[17]

عنایات خاص به جامعه شیعه

«وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجودِهِ ثَبَتِ الأرضُ وَ السّما[18]» به یمن وجود او تمام خلایق روزی می­خورند و آسمان و زمین پا برجاست.

امیرالمومنین می­فرمایند: «اگر زمین یک ساعت ار حجت خدا خالی باشد، ساکنان خود را فرو می­برد[19].» با این همه، عنایت خاص آن پیشوای غائب به جامعه شیعه- که در کلام نورانی حضرتش به مرحوم شیخ مفید متجلی است- وظیفه شیعیان جهان را سنگین تر کرده:

«ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی­کنیم. اگر چنین نبود، محنت و گرفتاری بر شما نازل می­شد و دشمنان شما را ریشه کن می­کردند.»[20] و هم چنین می­فرمایند: «اگر اینگونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شماییم و به خاطر شما نظر لطف و رحمت داریم، از توجه و التفات به شما، به خاطر کارهای ناپسندتان، احتراز می­کردیم.»[21] آیا با آگاهی از این همه لطف و احسان و عنایتی که به جامعه شیعه دارد، نباید احساس شرمندگی به ما دست بدهد؟ آیا نباید به جبران بی­وفایی­ها و نامهربانی­ها و جفاهایمان نسبت به امام مهربان خویش باشیم؟

در خاتمه­ی این بخش، تذکر این نکته ضروری است که اگر این همه بر اهمیت دعا برای فرج تاکید می­گردد این ذهنیت به وجود آید که امام نیازمند دعای مردم است. همانطور که می دانیم خدا هیچ احتیاجی به بندگان خویش ندارد به همین سان آن خاندان پاک نیز از خلق خدا بی­نیازند چنانکه امام حسین(ع) می­فرمایند: «همگان به او (حضرت مهدی) نیازمندند و او به هیچ کسی نیازی ندارد.»[22]بلکه این همه سفارش به دعا از دلسوزی ایشان برای هدایت و رستگاری انسانهاست. حضرت در یکی از توقیعات می­فرمایند: «به من رسیده که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل نسبت به اولیای امرتان شک و حیرت کرده­اید و این مایه­ی غم ما شده است، البته به خاطر خود شما نه برای خودمان؛ زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم و حق همراه ماست. بنابراین اگر کسانی از ما دست بردارند، این هرگز ما را به وحشت نمی­اندازد. ما ساخته شدگان خداییم و مردمان ساخته شدگان ما.»[23]



[1] - رعد11

[2] - بحارالانوار ج42- ص223

[3] - تفسیر عیاشی2- ذیل آیه 11 سوره رعد

[4] - اصول کافی1- کتاب الحجه – باب فی الغیبه80- حدیث31

[5] - کمال الدین ج2- ص485

[6] -کمال الدین ج2- ص384

[7] - بحارالانوار ج53- ص176

[8] - کمال الدین ج2- ص485 ؛ بحارالانوار ج53- ص181

[9] - کشف المراد ص362

[10] - بحارالانوار ج36- ص353

[11] - کمال الدین ج2- ص370 ؛ غیبت طوسی ص 283

[12] - بحارالانوارج51- ص219 ؛ کمال الدین ص 353

[13] - صحیفه مهدیه ص 52

[14] - شیفتگان حضرت مهدی ج1- ص155

[15] - مجله موعود، ش13 مقاله آقای هاشمی

[16] - متن سخنرانی ایشان

[17] - فرازی از تجلیات امام عصر(ع) ص54

[18] - مفاتیح الجنان- بخشی از دعای عدیله

[19] - بحارالانوار ج51- ص113

[20] - احتجاج ج2-ص233

[21] - بحارالانوار ج53- ص179

[22] - منتخب الاثر ص309

[23] - ترجمه مکیال المکارم ج1- ص82



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
:: برچسب‌ها: محرومیت از امام, آشتی با امام عصر, علی هراتیان, تمسک به امام, مظلومیت امام, وظایف شیعیان ایران, نامه امام زمان, غربت در غیبت, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
زمان : 13:20
شعر


یا مهدی:

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم                                     مارا به سخت جانی خود این گمان نبود

 



:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
:: برچسب‌ها: شعر برای امام مهدی,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : سه شنبه 19 خرداد 1394
زمان : 14:17
آشتی با امام عصر


ای حجت یزدان یزدان و ای امیر دوران!

ای موعود انبیا و منجی انسانها!

ای کاش اهل عالم می دانستد که با آمدنت، چه سعادتی به آنان روی می­داد.

ای کاش مسیحیان جهان می­دانستند که مسیح خود دلداده­ی توست و برای ظهورت لحظه شماری می­کند تا از آسمان فرود آید؛ در نماز به تو اقتدا کند و پیروان خویش را به تبعیت از تو فرا خواند که اگر عیسی(ع) مرده ای را زنده می­کرد؛

تو ای مقتدای مسیح، زمین و زمان را، انسان و جهان را زنده خواهی کرد.

ای کاش کلیمیان جهان می­دانستند که نه تنها ید بیضا، عصا و سنگ موسی(ع)، الواح تورات و انگشتر سلیمان که تمام موایث انبیا در نزد توست و همان خضر(ع) که حضرت موسی(ع) مصاحبت با وی را تاب نیاورد، در مقابل تو دست ادب بر سینه می­نهد، به خدمتکاری و همنشینی­ات افتخار می­کند[1].

ای کاش پیروان زرتشت، این معنی را درمی­یافتند که «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» تنها و تنها در دروان طلایی ظهور توست که مجال بروز خواهد یافت. تو را یوسف زهرا صدا می­زنند و به یوسف تشبیه می­کنند اگرچه:

                       بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند                   هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

هرگاه تو را با این لقب یاد می­کنم ناخودآگاه آیه از قران برایم تداعی می شود. آن گاه که برادران خطاکار یوسف به محضر او شرفیاب شدند و یوسف آنها را با این بیان خطاب کرد که:«هَل فَعَلتُم بِیوسف و أخیه» هیچ می­دانید با یوسف و برادرش چه کردید و بلافاصله بانویی در برابرم مجسم می­شود که مرا و یکایک شیعیان را مورد خطاب و عتاب قرار می­دهد که:«هیج می­دانید با یوسف من چه کردید.»

ای کاش مسلمانان جهان باور می­­کردند که:«بقیّه الله خَیر لکم إن کنتم مؤمنین»[2].

کاش صدها میلیون مسلمان که هر روز بارها و بارها در نماز­های روزانه خویش«اهدنا الصراط المستقیم» می­گویند می­پذیرفتند که در این زمانه تنها راه رهایی یعنی صراط مستقیم تو هستی[3].

تو فصل مشترک تمام ادیانی؛

اما افسوس که شیعیان هنوز عزم راسخ و زبان مشترکی برای دم زدن از تو ندارند.

کاش با خودمان خلوت می کردیم و از خودمان می­پرسیدیم آیا خدا این ولی معصوم را برای خود آفریده که سالهای متمادی در پس پرده غیبت بماند و بشر هم در ظلمت و بدبختی دست و پا بزند؟ کاش دنبال این سوال بودیم که غیبت ولی خدا، سرنوشت محتوم و تقدیر ناپذیر الهی است یا این ما هستیم که تاکنون او را نخواسته­ایم و ظهورش را طالب نبوده­ایم؟ کاش متوجه بودیم که فرمول ظهور، سخت و پیچیده نیست و این آگاهی و بیداری و درخواست و دعای ماست که ظهور را رقم خواهد زد و غفلت و خواب آلودگی ما از جمله تاخیر ظهور حجت است.

اول مظلوم عالم درد دل خود را با چاه می­گفت. ای کاش می­دانستم در کدام نخلستان و سر بر کدامین چاه از بی­وفایی و غفلت ما شکوه می­کنی؟ نمی­دانم چه شکوهی در ظهورت نهفته است و تو چه عظمتی داری که امیرمومنان، آن عدل مجسم آرزوی برپایی دولت تو و شوق دیدن حکومتت را دارد: «و یا شوقاه إلی رؤیتهم فی حال ظهور دولتهم». وه! چه مشتاقم که آنان را در زمان تشکیل دولتشان ببینم![4]

تو که هستی که سیده النسا در میان دود و آتش تو را صدا می­کند و «وَلَدی مهدی» می­گوید.

ای کاش عزاداران سالار شهیدان می­دانستند که هم اینک حضرت حسین تعزیه دار غربت و مظلومیت توست آنجا که می­فرماید:«مهدی ما در عصر خودش مظلوم است[5]

اعتراف می­کنم خود نیز در زمره کسانی هستم که با آب و تاب زیارت وارث و عاشورا می­خوانند و با گریه می­گویند «یالیتنی کنا معک»؛ اما از درک این حقیقت غافلند که حسین این زمان تویی که هلهله­ی ایادی شیطان و امواج سپاه کفر و نفاق، شنیدن صدای استغاثه­ات را مشکل ساخته است. پرده های معصیت، گوش و جانمان را سنگین ساخته. تازه در این میدان از ما سر و جان نخواسته­اند. فقط فرموده­ای برای ظهورم دعا کنید.

به فرمایش امام جعفر صادق(ع) که میرسم، قلم لحظه­ای از نوشتن بازمی­ایستد. او که تمامی مذاهب اسلامی خود را وام دار اقیانوس بی کران علمش می­دانند در بیانی شگفت انگیز می­فرماید:«لَو أدرکته لَخدمته أیّام حیاتی» اگر او (حضرت مهدی ع) را درک کنم در تمام طول عمرم به خدمتش کمر می­بندم.

حضرت موسی­ بن­ جعفر(ع) پس از سالها گرفتاری در سیاه­ چالهای هارون الرشید(لع) دست به آسمان برد و خلاصی از دست هارون را خواست. امیرالمومنان نیز شکایت به خدا برد و فرمود: خدایا علی را از اینان بگیر و بدتر از علی را بر ایشان مسلط فرما. جان عالم فدای تو که نمی­توانی چنین دعاهایی بر لب جاری کنی. چرا که باید مأموریت ناتمام همه­ی انبیا و اولیا را به اتمام برسانی.

هر ساله میلیون­ها نفر به پابوس امام هشتم مشرف می­شوند اما کاش می­دانستند که آن امام ده­ها سال پیش برای ظهورت دعا می­کرد و با شنیدن نامت از جا برمی­خاست و دو دست خویش را بر سر می­نهاد و اطرافیان خود را نیز به دعا برایت سفارش می­داد.

زمانی که کم سن و سال بودم هرگاه به این روایت از امام جواد(ع) بر­ می­خوردم که:«فانه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد اکثر القائلین بامامته» حضرت مهدی بعد از اینکه نامش فراموش شد و بیشتر معتقدان به امامتش از عقیده خود برگشتند قیام می­کند[6]، با تعجب از خود می­پرسیدم مگر ممکن است معتقدان به امامت از ایشان رویگردان شوند؟ حال می­فهمم که ارتداد، تنها به معنی انکار زبانی شما یا کتاب نوشتن علیه شما و ... نیست، همین که تو را به فراموشی سپرده­ایم؛ همین که نبود شما برایمان عادی شده؛ همین که به توصیه­های شما اهمیتی نمی­دهیم و خود را در محضر شما نمی­بینیم ... خود مصداق روشنی از این حدیث است.

ای کاش می­فهمیدیم که آن شمشیر زهرآلود که عدالت را دو شقه کرد و آن را با امیرالمومنین دفن شد، تنها مهدی(ع) است که آن را زنده خواهد کرد. و بالاخره کاش مردم جهان می دانستند که چگونه شیاطین شرق و غرب عالم درصددند آتش نبردهای مرگبار هسته­ای را در جهان شعله ور سازند و از کشتن میلیاردها انسان باکی ندارند. هنوز فرصت باقیست بیاییم همه باهم برای ظهور موعود جهانیان دست به دعا برداریم.

 

خلاصه ای از مقدمه کتاب آشتی با امام عصر نوشته دکتر علی هراتیان



[1] -امام عصر به مومنی که آن حضرت را دیده و نشناخته بود و از ایشان سوال کرد گمان می کنم شما خضر باشید؛ فرمودند:«والله انی لمن الخضر مفتقرا الی رویته... به خدا قسم من آن کسی هستم که خضر محتاج دیدن اوست.»

[2]- بازمانده خدا برای شما بهتر است اگر از مومنان باشید- هود68

[3] -پیامیر اکرم در خطبه غدیر فرمودند:«...ای مردمان صراط مستقیم که خداوند شما را به پیروی از آن امر فرموده منم و پس از من علیست وآن گاه فرزندانم از نسل او...»تفسیر برهان ج1- ص47

[4] -کفایه الاثر- ص220

[5] -صحیفه مهدیه- ص52

[6] -  اعلام الوری- ص409



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
:: برچسب‌ها: آشتی با امام عصر, علی هراتیان, مقتدای مسیح, کلیمیان, بقیه الله, ولدی مهدی, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : سه شنبه 19 خرداد 1394
زمان : 14:0
مراجعه به امام زمان(مقاله مانند)
| ادامه مطلب...

عدد یک میلیارد و دویست میلیون را همه می‌شناسید: تعداد مسلمانان جهان. اما این 1میلیارد و 200 میلیون مسلمان، کدام یک آن چیزی را انجام می‌دهند که خداوند به عنوان دین اسلام پذیرفته است؟ پیامبر اسلام برای این که بخواهد بین این همه مسلمان، افرادی را به عنوان مسلمان از طرف خدا انتخاب کند، فکر می‌کنید چند نفر از آن‌ها را به عنوان مسلمان واقعی انتخاب می‌کند؟ چند میلیون؟ پیامبر معیار انتخابش چیست؟

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید...



:: موضوعات مرتبط: برای امام مهدی، ،
:: برچسب‌ها: غربت امام زمان, امام شناسی, وظایف ما در دوران ظهور, کرامات امام, مقدس اردبیلی, شئونات امام, تمسک به امام, باب توبه, معنی غیبت, مقام امام, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : یک شنبه 17 خرداد 1394
زمان : 14:44
احیای شب نیمه ی شعبان - استاد رائفی پور


لینک دانلود:

 

http://uplod.ir/7mazo4avujkl/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D9%812.MP3.htm

 



:: موضوعات مرتبط: سخنرانی، ،
نویسنده : ف.پ
تاریخ : سه شنبه 12 خرداد 1394
زمان : 1:56
هیچ اتفاق دیگری مرا آرام نخواهد کرد...فقط برگرد


هشدار:

این پست دارای تصاویری است که ممکن است برای بعضی ها آزار دهنده باشد.

آقا جان برگرد....

«به من خبر رسيده كه يكى از آنان به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه ‏اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند، گردن بند و گوشواره ‏هاى آنها را از تن‏شان بيرون آورده است... در حالى كه هيچ وسيله‏ اى براى دفاع جز گريه و التماس كردن نداشته‏ اند،

آنها با غنيمت فراوان برگشته ‏اند بدون اينكه حتى يك نفر از آنها زخمى گردد و يا قطره ‏اى خون‏ از آنها ريخته شود اگر به خاطر اين حادثه مسلمانى از روى تاسف بميرد ملامت نخواهد شد، و از نظر من‏ سزاوار و بجا است!»

(نهج البلاغه خطبه 27)

 

ای اقیانوس ایستاده عدالت ، یا مهدی ...

ای فرزند خلف زهرا و ای علی حاضر و امام زمان...

برخیز و ببین و بشنو صحبت از خلخال یک پیرزن یهودی نیست سخن از تجاوز به پنج هزار زن مسلمان است .

سخن از جنین هایی است که از رحم مادر بیرون کشیده می شوند.

سخن از انسان هایی است که زنده زنده در آتش سوختند، نه یک نفر و نه ده نفر که بیست هزار نفر...

ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس

برگرد ...

برگرد...

برگرد آقا جان اینها می گویند بودایی ها صلح طلب هستند

اینها می گویند باید "دالایی لاما " را الگوی صلح خویش قرار دهید ... همو که بوسه بر دست شیمون پرز زد و در برابر دیوار ندبه

شاید چنین روزی را آرزو می کرد...

 

 

یا ابا صالح ای صلاه روز آدینه برگرد...

اینان که در میانمار به خاک و خون کشیده می شوند مسلمانند و حب رسول خدا در دل دارند.

اینان روزی پنج مرتبه تو را اقامه می کنند هرچند نمی دانند.

مولا جان تو را به علی اصغر های بی گناه این امت برگرد..

 

 

 

برگرد ...

اعتراف می کنیم بی تو نمی توانیم،

برگرد..

 جهان تشنه عدالت فرزند علی است

مولای آوارگان و مظلومان  تو را نشاید که آه و فغان بیوه زنی را بشنوی و اجابت نکنی ...

 

 

 

تو امام زمانی ، یابن امیرالمومنین برگرد اینها مسلمانند. 

سخن از خلخال نیست ، حرف ناموس است...

 

 

 

مولا جان قمه به دستان بودایی به  هیچ کس رحم نمی کنند...

برگرد...

مولا جان اینجا اگر سگ یک یهودی را برانند شورای امنیت قطعنامه صادر می کند،

برگرد ...

شورای امنیت صدای این ظلم کبیر را نمی شنود، اینها گوش ها شان بدهکار ما نیست.

 

 

آقا جان سخن از سرخ پوشان یزیدی نیست حرف سرخ جامگان بودایی است.

 

 

آقا جان خانم کلینگتون که به میانمار رفت به یمن قدو مش تا کنون بیست هزار نفر را قربانی کرده اند.

هیچ کس هیچ چیز نمی گوید گویی اتفاقی نیافتاده.

 

 

مولا جان اینجا هم  برای سرهای بریده هدیه می دهند خانم اشتون گفت تمام تحریم های دولت میانمار لغو خواهد شد چرا که اصلاحات را آغاز کرده است.

مولا جان اینجا اصلاحات یعنی مسلمان کشی ...

أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُون

 

 

سخن از خلخال نیست حرف اشک های روان بر گونه هاست...

 

 

آقا جان سخن از خلخال نیست از بی سرپناهی هزاران کودک معصوم است.. در یمن.

 

ای علی امت، سخن از قومی است ابوسفیانی که خود را اسلام نامیده اند وبه نام جدتان جنایت می کنند.

 

 

آقا جان سخن از خلخال نیست حرف نشستن عمود های آهنین بر سر هاست...

 

 

آقا جان سخن از خلخال نیست حرف حلقوم های بریده است... اینجا یه جای این که سر ها را به نیزه کنند نیزه را در سرها می کنند...

اینجا آب را بر مسلمانان نبستند ، مسلمانان را به آب بستند...

 

 

تو را به ریش به خون خضاب شده ، تو را به گونه به خاک کشیده شده ،تو را به پیشانی شکسته برگرد...

برگرد فقط برگرد ...

هیچ اتفاق دیگری مرا آرام نخواهد کرد...

نوشته ای از استاد علی اکبررائفی پور-با اندکی افزودن

 



:: موضوعات مرتبط: دلنوشته، برای امام مهدی، ،
:: برچسب‌ها: دلنوشته ای از استاد رائفی پور, مهدی, آقا جان, برگرد, خلخال, پیرن یهودی, جنایت, داعش, یمن, بودا, میانمار, مسلمان, یهودی,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : یک شنبه 10 خرداد 1394
زمان : 10:19
یکی از ناب ترین دلنوشته های استاد رائفی پور


 

 

   به نام خدا

 اولین باری بود که به کاظمین و سامرا می رفتم!

هنگامی که با حرم مخروبه امامان عسکریین مواجه شدم برایم باور کردنی نبود ! وقتی خودم را در کنار ضریح  پارچه ای این دو امام یافتم، بهت تمام وجودم را گرفت! باورم نمی شد ، اینجا سردابه مقدس امام زمان (عج) است که ایچنین  سقف آن ، به خاک مطهرش سجده کرده است ! اما آنچه تمام وجودم را سوزاند ، شعار نویسی ها و ناسزاهایی بود که علیه امیر المومنین علی (ع ) در خروجی شهر سامرا بر روی دیوارها دیده می شد! گویا مظلومیت این خاندان ابدی است! می خواستم فریاد بزنم :

آهای مردم سامرا هنوز هم در فرهنگ لغات ما، ضرب المثل "گدای سامرا" وجود دارد. با شما هایم که یک عمر شهرتان جیره خور کرامات زائران حرم خلیفگان خدا بر روی زمین بوده است! گویا یادتان رفته که نام شهرتان "سامرا" مخفف جمله "سُرّ مَن رَﺁه" به معنی : "شاد شد هرکه او(حضرت حجت) را دید" است!

دیگر همان 100 خانواراندک شیعه هم که دراطراف حرم در این شهر ساکن بودند به خاطر فشار وهابیون کوچ کرده اند. و مرقد مطهر امام هادی ،امام عسگری ،حضرت نرجس خاتون و حکیمه خاتون(عمه حضرت حجت)(علیهم السلام) را (که هر چهار تن در داخل یک ضریح قرار آرمیده اند) درانبوهی از گرگهای درنده تنها گذاشته اند.

وهابی ها برای کتمان حقیقت می گویند: منظور از "سُرّ مَن رَﺁه" خود شهر سامرا است، یعنی شاد شد هرکه شهر سامرا را دید.گویا اینها قواعد زبان خودشان را هم درست نمی دانند! که "ه" در آخر جمله مذکور به ضمیر مذکر اشاره می کند و در زبان عربی تمامی شهر ها مونث محسوب می شوند و در این صورت می بایست آخر جمله اینچنین می بود " رَﺁها ".

راستش را بخواهید اینها خوب می دانند حتی بهتر از ما ، لیکن بر دلهایشان مهر زده اند (ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه...). خادم سرداب امام زمان (عج) می گوید : تا چند دهه پیش ناصبی ها در جلوی درب سرداب با شمشیر می نشستند تا امامی را که در آنجا غیب شده است ، هنگام باز گشت ترور نمایند.(شگفتا از این ژرفای حماقت)!!! البته این حماقت در این تفکر(وهابیت) درونی و جاودانه است  ، حتما شنیده اید که وهابی ها در شهر مکه ، بین رکن و مقام "جایی که امام زمان(عج) حرکت جهانی خود را اعلام خواهد نمود" دوربین مخفی کار گذاشته اند و یا اینکه بر روی هتلهای مشرف به خانه خدا تک تیر اندازانی شبانه روز کشیک می دهند تا در بدو اعلام ظهور حضرت حجت (عج) ایشان را ترور نمایند!

در سرداب مقدس ،خطاب به امام زمان می گویم : آقاجان مهم نیست به عوضش در ایران ما با تمام وجود در خدمتتان هستیم!

اینجا ایران است" شیعه خانه امام زمان(عج) "شب نیمه شعبان .

 تقریبا  دو روزی می شود که از زیارت 6 امام بزرگوار در عراق بازگشته ام!

جزء معدود سالهایی است که در شب نیمه شعبان برنامه ای ندارم ، راستش در تشرف دوباره ام به کربلای معلی ،با اینکه آنجا هم علیه وهابی ها ،صهیونیستها و فراماسونها سخنرانی کردم ، اما هیچ کدام ازآتش درونم که ناشی  از غربت بی مثال سامرا و حرم مطهر امام هادی و امام حسن عسگری (علیهما السلام)بود ، نکاست. خاطره آنچه در عراق ، این کشور جنگ زده خصوصا در سامرا دیده بودم چنان جانم را می آزارد که حوصله خودم را هم ندارم چه رسد به سخنرانی!

 مانند خیل کثیر ایرانیان در خیابانها مشغول قدم زدن هستم ، بازار شیرینی و شربت و شکلات گرم است ، جلوی اکثر مغازه ها بساط پذیرایی رو به راه است و نواهای طرب انگیز در جشن میلاد امام زمان به قول معروف "خرس را هم می رقصاند" چه رسد به عابرین!!!

تجمع زیاد مردم در داخل یکی از کوچه ها توجه مرا به خود جلب می کند ، باور کردنی نیست. تعداد زیادی از پسران و مردان جوان مشغول رقص و پایکوبی هستند و تقریبا همان مقدار دختر نیز ایشان را در داخل دایره تماشایشان با صدای دستها و هورا هایشان  همراهی می کنند! هر از گاهی این جوانان مست از رقص  به صورت دسته جمعی خودشان را به سمت این لایه حفاظتی (دختران) هل می دهند تا شاید ازرهگذر این اختلاط حاجتی برآورده شود.

فقط و فقط 10 متر آنطرف تر، دو پسر جوان را می بینم که با بی شرمی تمام در فرورفتگی محل نصب آیفون خانه ای مشغول کشیدن کراک هستند! نمی دانم شاید آنها هم خود را برای بزم میلاد امام زمان(عج) آماده می کنند، هرچه باشد آنها شیعه هستند و امشب میلاد تنها امام حی و حاضر شان است.  بله ،اندکی بعد آنها هم به جمع می پیوندند!

پنجره تمامی آپارتمان ها باز است و همه و همه مشغول نظاره این شادی عمومی هستند از پنجره  طبقه دوم یکی از واحد ها باند بزرگی با طناب به نرده های بالکن بسته شده است و آهنگ های در خواستی را پخش می کند و بعضا با صدای یکپارچه "دوباره ،دوباره" جمع تعدادی از آهنگ ها تکرار می شوند. یکی از آهنگ هایی که چندین بار با درخواست زیاد مستمعین و پایکوبان (اعم از دختر و پسر) تکرار شد: قریب به مضمون چنین می خواند:

 "گل پری جون،

بله

اینجایی جون،

بله،

 بیا بریم،

نمیام،

خسته میشی،

نمیشم

 وای وای وای

چقدر اطفار میریزی ..."

راستش تا آن شب در جریان مطالعات مهدوی ام در اشخاص و نشانه های ظهور با شخصی به نام "گل پری" مواجه نشده بودم . مستمعین مشتاق در جشن میلاد امام زمان (عج) می گفتند مداحی به نام "جلال همتی" این آهنگ را خوانده است!

باید در این اطراف تزریقات و یا کلینیک پزشکی باشد، چراکه بوی الکل فضا را پر کرده است ، راستش هنوز ارتباط شب میلاد امام زمان (روحی فداه) ، تزریقات ،الکل و  بوی دهان برخی از آن جوانان را در نیافته ام!!!

از آن کوچه بیرون می آیم دوباره 10 دقیقه ای در خیابان پیاده می روم ، به چهار راهی می رسم در حاشیه جنوبی – شرقی آنجا که بر خلاف چهار راه بودنش به آن فلکه می گویند. جوانی را در حال فروش فیلم می یابم . باور نکردنی است 6 عدد فیلم زیرنویس فارسی در یک دی وی دی با جلد رنگی فقط و فقط 1۰۰۰ تومان!  سرش خیلی شلوغ است . احتمالا به خاطر نیمه شعبان و این شب خجسته و برای شادی دل شیعیان حضرت، امشب زیر قیمت می فروشد. شاید هم نذر دارد هرسال نیمه شعبان آتش به مالش بزند!

اما نمی دانم چرا در میان فیلم هایش کالکشنهای 6 تایی فیلم های پورنو (فیلم های موسوم به سوپر و نیمه سوپر) نیز به فراوانی به چشم می خورد! سریع با ماشین حساب موبایلم ،1۰۰۰ را بر 6 تقسیم می کنم ، قیمت هرفیلم پورنو تقریبا  167 تومان می شود.دیگر شکی باقی نمی ماند که این جوان در این شب مبارک که برخی آنرا "لیله القدر" دانسته اند خیرات به راه انداخته است ، شاید بگویید اوهم سود اقتصادی خود را برده است ،پس اجازه دهید حسن نیت او را به روشی دیگر اثبات کنم:

بابت یک سی دی نرم افزار قرآنی که حقیر امسال از رسانه های دیجیتال ،درنمایشگاه کتاب  تهیه نمودم ده هزار تومان پرداختم. دوباره دست به ماشین حساب می شوم و 1۰۰۰۰ را بر 167 تقسیم میکنم . 60برابر گرانتر؟! با این قیاس حتما  به ژرفای دست و دل بازی آن جوان پی برده اید!  تازه از این 167 تومان ،هزینه مترجم ، زیرنویس ، توزیع کننده ، ودستمزد افرادی که در چاپ رنگی جلد معرفی فیلمها نقش داشته اند را هم کسر بفرمایید!

دیگر دارم دیوانه می شوم به یادی حرفی که در سرداب مقدس خطاب به امام زمان عرض کردم می افتم: " آقاجان مهم نیست به عوضش در ایران ما با تمام وجود در خدمتتان هستیم"!

سریع سوار تاکسی می شوم ، ای کاش در سامرا می ماندم ، بوی تعفن این شهر آزارم می دهد می خواهم از این شهر بیرون بروم .بر خلاف میل باطنی ام با خودم این شعر را زمزمه می کنم:

 

نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست      

دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع

که شهر ما نه مُهیای گامهای تو نیست
نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه 

کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست
نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها 

به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست
نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست  

ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست
نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما 

هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا 

برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست



:: موضوعات مرتبط: دلنوشته، ،
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 9 خرداد 1394
زمان : 1:52
آیا میدانی مومن کیست؟


امیرالمومنین علی علیه السلام:

أتَدری مَنِ المؤمن؟

آیا میدانی مومن کیست؟

Do you know who a believer is؟

لَهُ قُوّۀً في دینٍ

در دین نیرومند

About faith he is fairly strong

وَ حِرصٌ في فِقهٍ

و علاقه مند به فهم مطالب از روی اصول است.

and very eager to understand the facts of religion

وَ بِرٌّ في إستِقامٌۀً

به نیکوترین وجه پایداری می کند،

In pursuing his aims he have the best endurance

وَ عِلمٌ في حِلمٍ

و بردباری و دانش را به هم آمیخته

and perseverance by mixing endurance to wisdom.

وَ قَصدٌ في غِنی

در بی نیازی، میانه روی را از دست نمی دهد

When he is rich he doesnot forget moderation

وَ تَجَمُّلٌ في فاقۀٍ

و در تنگدستی به آبرومندی و صبر برگزار می کند

And when he is poor, bears without giving up his dignity

وَ عَفوٌ في قُدرۀٍ

هنگام تسلط و توانایی گذشت می کند

When he is strong he forgives easily

وَ سَخاءٌ في حَقٍّ

در راه های شایسته و موثر بخشندگی دارد

He is generous in suitable and appropriate ways

سَهلُ الخَلیقۀِ

رفتارش ملایم است

He is soft and mild in bwhavior his action

مَشیُهُ التُّواضُع

و شیوه زندگی اش آمیخته با فروتنی است

And his walking show modesty

فِی المَکارِهِ صَبورٌ

در گرفتاریهاش شکیبا است

He faces adversities with patience and he is never panictruck

خالِصُ الوُدِّ

در دوستی اش خالص است

In his friendship he is pure

وَثیقُ العَهد

در پیمانش استوار است

And is reliable when he promises

لا یَحیفُ في حُکمِهِ

در داوریها ستم نمی ورزد و جانبداری نمی کند

In his judgements he doesnot oppress or take the part of anybody

یَنصُرُ المَظلوم

یار و یاور ستمدیده و مظلوم است

He helps the oppressed persons

عَدلٌ اِن غَضِبَ

اگر خشمناک شود از عدالت منحرف نمی گردد

He behaves with justice when he is oppressed

ناصِرُ لِلدّین

یاری کننده دین است

He is a help for religion

 

 ادامه دارد

 



:: موضوعات مرتبط: مومن در کلام حضرت امیر(ع)، ،
:: برچسب‌ها: آیا میدانی مومن کیست؟, مومن کیست؟, صفات مومن, فرموده مولا علی, who is a believer, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
زمان : 1:58
وصیت نامه امیرالمومنین مولا علی علیه السلام


اجمالی از وصیت نامه مولا علی علیه السلام که سید رضی در نامه شماره 47 نهج البلاغه آن را ذکر کرده اند خطاب به تمامی مسلمانان جهان:

بسم ‏ الله الرحمن الرحيم

اين وصيتنامه‏  اى است كه اميرالمؤمنين، على بن ابيطالب بدان وصيت مى‏ ‌كند:

گواهى مى‏ ‌دهد كه معبودى جز خدا نيست كه يگانه است و شريك ندارد و نيز گواهى می‌دهد كه محمد(ص) بنده و رسول اوست، كه خداوند او را به راهنمايى و دين حق فرستاد تا بر همه اديان پيروزش كند، هرچند مشركان آن را ناخوش دارند. درود و بركات خدا بر او باد!

«همانا نماز و پرستش و زندگى و مرگ من از آن خداوندى است كه پروردگار جهان است و شريكى براى او نيست و بدان مأمور گشته‌‏ ام و منم از نخستين مسلمانان».

 

اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر كسى‏ كه اين وصيتنامه به او برسد، به تقوا و ترس از خداوندى كه پروردگار شماست، سفارش مى‏  كنم و بايد نميريد جز اينكه مسلمان باشيد و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد، زيرا به راستى من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنيدم كه مى‏  فرمود: اصلاح دادن ميان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است و آنچه دين را تباه ساخته و از بين مى‌‏ برد، افساد ميان مردمان است، ولا قوة الا بالله العلى العظيم [نيرويى جز به وسيله خداى بزرگ نيست].

به خويشان و ارحام خويش توجه داشته باشيد و به آنان پيوند كنيد، صله رحم كنيد تا خداوند در روز قيامت حساب را بر شما آسان گرداند.

 

الله الله فى الايتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضيعوا بحضرتكم:

از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، درباره يتيمان، پس براى دهن‌هاشان به سبب سنگدلى‎‏ تان نوبت قرار ندهيد (كه گاهى سير و گاهى گرسنه نگاهشان داريد).

 

الله الله فى جيرانكم، فانهم وصية نبيكم...:

از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره همسايگانتان كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش كرده و پيوسته درباره آنان توصيه مى‏  فرمود، به اندازه اى كه ما گمان كرديم براى همسايگان از همسايه خود ارث قرار م ى‏ دهد و حرمت آنان به اندازه‌اى است كه سهمى در مالشان براى همسايه تعيين كرده!

 

الله الله فى القرآن، فلايسبقكم الى العمل به احد غيركم:

از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره قرآن مبادا كسى به عمل‏ كردن بدان بر شما سبقت جويد.

 

الله الله فى الصلاة فانه خير العمل وانها عمود دينكم:

از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره نماز، زيرا كه نماز ستون دين شماست.

 

الله الله فى بيت ربكم لاتخلوه ما بقيتم...:

از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره خانه پروردگارتان (خانه كعبه)، مبادا تا زنده هستيد، آن خانه از شما خالى‏  بماند، كه اگر رها شد، مهلت داده نمى‌شويد و به عذاب دچار مى‏ ‌شويد و اگر از شما خالى ماند، كيفر خداوند فرصت زندگى به شما نمى‏ دهد.

 

الله الله فى الزكاة فانها تطفى غضب ربكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد در دادن زكات اموال خود كه زكات خشم پروردگار را فرو نشاند.

 

الله الله فى شهر رمضان فان صيامه جُنة من النار: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره روزه ماه رمضان، زيرا كه آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.

 

الله الله فى الفقراء والمساكين فشاركوهم فى معاشكم...: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره بينوايان و مسكينان و آنها را در زندگى خود شريك سازيد و از خوراك و لباس خود به آنها نيز بدهيد.

 

الله الله فى الجهاد باموالكم وانفسكم والسنتكم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره پيكار كردن در راه خدا به مالها و جان‌ها و زبان‌هاى خويش.

 

الله الله فى ذرية نبيكم...: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره امت پيغمبرتان، مبادا در ميان شما ظلم و ستمى واقع شود.

 

الله الله فى اصحاب نبيكم...: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره اصحاب پيغمبرتان؛ زيرا كه رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش فرموده.

 

الله الله فى النساء و فيما ملكت ايمانكم...: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد درباره زيردستانتان، غلامان و كنيزان، زيرا كه آخرين سفارش و وصيت رسول خدا(ص) اين بود كه فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان كه زيردست شما هستند، سفارش مى‏ ‌كنم».

 

آنگاه فرمود:

الصلاة الصلاة، لا تخافوا فى الله لومة لائم...: نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسيد؛ چه، هر كس به شما ستم كند يا انديشه بد داشته باشد، خداوند شر او را كفايت فرمايد.

با مردم به نيكى سخن بگوييد، همان گونه كه خدا فرمود.

امر به معروف و نهى از منكر را ترك مكنيد كه رشته كار از دست شما بيرون شود، آنگاه هر چه دعا كنيد و از خداوند دفع شر خواهيد، پذيرفته نشود و به اجابت نرسد.

 

بر شما باد هنگام معاشرت، به فروتنى و بخشش و نيكويى درباره يكديگر و زنهار از جدايى و تفرقه و پراكندگى و روى‏  گردانيدن از هم و در نيكوكارى، يار و مددكار يكديگر باشيد و بر گناه و ستمكارى كمك مباشيد كه شكنجه و عذاب خدا بسيار سخت است.

 

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پيغمبرش را در حق شما حفظ فرمايد، اكنون با شما وداع مى‏ ‌كنم و شما را به خدا مى‏ ‌سپارم و سلام و رحمتش را بر شما مى‏ ‌خوانم.

 



:: موضوعات مرتبط: وصیت حضرت امیر(ع)، ،
:: برچسب‌ها: وصیت نامه امام علی, وصیت امیرالمومنان, نماز, یتیمان, همسایگان, قرآن, زکات,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 25 مرداد 1393
زمان : 1:40
شباهت های بنی اسرائیل


پیامبر اکرم فرمودند:" اعمال امت من طابق النعل بالنعل (جای پای کفش به جای پای کفش) از بنی اسرائیل است."(یعنی آنان هر کاری می کردند امت من نیز آن اعمال را انجام خواهد داد و شباهت های میان ایشان خیلی زیاد است) شاید یکی از دلایل اینکه آیات راجع به بنی اسرائیل در قران کریم زیاد است همین باشد که مایه ی عبرتی باشد برای قوم مسلمان.

یکی از این شباهت ها

امام جواد می فرمایند: حضرت مهدی پس از آن که نامش فراموش شد و بیشتر معتقدان به امامتش از عقیده خود برگشتند قیام می کنند[اعلام الوری]در رابطه با بنی اسرائیل آمده زمانی که موسی علیه السلام به دیدار پروردگار خود رفت و 30 روز او شد 40 روز، بنی اسرائیل این 10 روز را زیاد شمردند و قساوت دلهایشان را گرفت و به بدترین کار یعنی گوساله پرستی روی آوردند و این شگفت نیست که نادانان این امت نیز مدت غیبت امام مهدی را طولانی شمرند و بدون بصیرت از دین خود باز گردند[از کتاب کمال الدین]

 

یکی دیگر از شباهت ها

وقتی حضرت مسیح برای پیامبری بر قوم خود بنی اسرائیل مبعوث شد، بنی اسرائیل در مورد او فرقه فرقه شدند:

1. عده ای گفتند او دروغ می گوید و مسیح نیست و سعی در کشتن او داشتند و معتقد بودند که هنوز مسیح به دنیا نیامده است.

2. عده ای گفتند او خداست و مقام الهی برای او قائل شدند.

3. و پیروان راستین او می گفتند که نه او همان عیسی پیامبر خداست که شما خواستید او را بکشید ولی خدا جانش را حفظ کرد و به سمت خود بالا برد تا در زمان مشخصی او را دوباره به زمین برگرداند.

همین اتفاقات برای امت اسلامی هم افتاد:

1. عده ای گفتند که امام مهدی به دنیا نیامده و لزومی ندارد که او زنده باشد( شاید یکی از دلایل زنده بودن حضرت مسیح نیز همین باشد که خدا او را به عنوان حجتی برای امت بیاورد که چرا عمر طولانی در مورد مسیح صدق  کند ولی در مورد مهدی نه؟)

2.عده ای مقام الهویت برای اهل بیت قائل شدند که آنان به شدت مورد لعن و غضب خدا و خود اهل بیت هستند و علمای شیعه آنان را کافر می دانند.

3. عده ای که معتقدند آنحضرت به دنیا آمده و دارای عمر طولانی مثل مسیح هست و چون دشمنان قصد جان او را داشتند خدا او را از میان مردم باز گرفت تا در زمانی که وقت آن نزد خداست باز گرداند.[برگرفته از سخنان استاد رائفی پور]



:: موضوعات مرتبط: برای امام مهدی، ،
:: برچسب‌ها: شباهت های بنی اسرائیل, مسیح, مهدی, عمر طولانی, گوساله پرستی, فرقه فرقه شدن, آیات بنی اسرائیل,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : چهار شنبه 18 تير 1393
زمان : 12:34


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.