ادامه خلاصه از کتاب آشتی با امام عصر


 

توبه،ضرورت امروز

بشر باید توبه­ای کند به عمق تاریخ. و شیعیان توبه ای عمیقتر؛ چرا که نقشه سعادت بشریت در دستان آنهاست. «آن هنگامیکه برای امام یارانی به تعداد اهل بدر(313 تن) گرد هم آیند بر آن حضرت قیام واجب است.»[1] آیا در حال حاضر در میان جمعیت بیش از شش میلیارد نفری کره­ی زمین 313 نفر واجد شرایط یافت نمی­شود؟ آیا نباید حداقل در این طول غیبت شیعیان به فکر می­افتادند که با عزم راسخ ظهور امام را زمینه سازی کنند؟ شایسته است ما نیز از خود بپرسیم که نقش من در در طولانی شدن غیبت امام زمان(ع) چیست؟ چگونه می­توانم امامم را در این عصر یاری کنم؟ یقین داشته باشیم که امام عصر ما را از خود ما بهتر می­شناسد. هر عملی که از ما سر می­زند در معرض نگاه اوست. پدران بزرگوارش فرموندند که: «اگر لبانتان را در خانه تکان دهید، منظورتان را می­فهمیم.»[2]

 

            یک چشم زدن غافل از آن یار نباشیم              *****              شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

باری شیطان در کمین شیعیان آخرالزمان نشسته تا آنها را نیز چون آدم و حوا از بهشت براند. مبادا به کید ابلیس، ما را از بهشت امامت[3] برانند! ... مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی­شود.

بیایید امام زمانمان را تنها نگذاریم

ما از غیبت سخن می­گوییم، ظاهرا، ظهور را به انتظار نشسته­ای؛ ولی آن طرف ضمیر جهانیان به ظهور گواهی می­دهد. نکند از ما پیشی بگیرند. نکند فطرت های پاک و عدالت طلب جهان در استقبال از موعود و بیعت با امام از ما پیش بیافتند. «فَاستَبَقوا الخیرات»

در این میان بر معرفت امام هر زمان به عنوان راه رهایی از مرگ جاهلی تاکید شده است و حدیث متواتر و مشهور بین شیعه و اهل تسنن که:

«هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.» امامت از اصول دین است و تقلید در آن جایز نیست بنابراین هر کس خود باید به دنبال شناخت امام زمان خویش گام بردارد. شناخت امام تنها دانستن نام و نسب و مکان ولادت ایشان نیست. در این بیان تأمل کنید: «میلیارد­ها شیخ طوسی و شیخ انصاری، ارزش یک نفس امام زمان را ندارند»[4] اوصاف و جایگاه آن حضرت به درستی میان مردم تبیین نشده است. متاسفانه شناخت برخی مردم با مقام و منزلت حقیقی آنحضرت متناسب نیست و تصور برخی العیاذ بالله امام عصر را چیزی مثلا یک سر و گردن بالاتر از مرجع تقلید است؛ در حالی که امام می­فرمایند: «امام یگانه روزگار خویش است. هیچ کس در مقام به او نزدیک نمی­شود و هیج عالمی با او برابری نمی­کند. جایگزینی برای او پیدا نمی­شود و شبیه و مانند ندارد.»[5] روایات زیادی وارد شده است که اهل بیت با هیچ کس قابل مقایسه نیستند و اصولا قیاس میان آن خاندان با دیگران جایز نیست.

در سالهای حیات آیت الله بروجردی(رض) روزی نام آن فقیه بزرگ را در هنگام دعا در کنار نام مقدس امام عصر یاد کردند. آن مرد سخت برآشفت و با ناراحتی بانگ زد: بگویید ساکت باشد! من که ام که نام مرا در کنار اسم مقدس امام زمان یاد کنند؟

 در هر عصری فقط راه رسیدن به خدا فقط امام آن عصر است. از امام حسین پرسیدند معرفت خدا چیست؟ فرمودند: «این که اهل هر زمانی امام خود را بشناسند که اطاعت از او بر ایشان واجب است.»[6] در همین راستاست که در زیارت آل یس، پس از ادای سوگند به ولایت و امامت یازده امام به طور جداگانه، گواهی و شهادت خاصی به ولایت و امامت امام عصر اعلام می­کنیم، زیرا در این زمان، صراط مستقیم، کشتی نجات، امین خداوند، خلیفه خدا در روی زمین، ولی حق، مخزن علوم الهی، وارث علم و کمالات همه انبیا و اولیا فقط اوست. که در زیارت آن حضرت می­خوانیم: «السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک[7] سلام بر تو ای راه خداوندی که هر کس به آن نرود تباه و هلاک می­شود.» باید با تمامی وجود از درگاه خدا معرف خدا و رسول و حجتش را طلب کنیم که اگر آن وجود نازنین را آن سان که شایسته است بشناسیم از انجام وظبفه خویش در قبال آن ولی خدا غافل نخواهیم شد. آن وقت است که از فرزند و پدر و مادر و ... دوست داشتنی ترش خواهیم یافت. اگر اکنون چنین محبتی را به پای آن حضرت نمی­ریزیم، از معرفت ناقص ماست. در انجام وظیفه کوتاهی می­کنیم؛ چون نمی­شناسیم. به این وسیله­ی ارتباطی بین خالق و مخلوق تمسک نمی­جوییم؛ چون معرفت نداریم. در امور خویش به اسباب ظاهری دل می­بندیم؛ اما از آن وجود مبارکی که سبب اتصال میان زمین و آسمان است غافلیم. از این روست که مداومت بر خواندن این دعای شریف در دوران غیبت را تاکید کرده­اند: «اللهم عَرِّفنی نَفسَکَ...»[8] آگاهی و طلب و درخواست در قالب دعا  به درگاه خدا عینیت می­یابد.

دعا برای تعجیل فرج

دعا؛ اظهار عجز و ناتوانی مطلق بندگان در برابر پروردگاریست که همه چیز از آستان اوست. هر کجا سخن از ظهور است سخن از دعاست. سید­بن­طاووس که از بزرگان علمای شیعه است بارها و بارها توفیق تشرف به محضر مقدس امام را پیدا کرده و از ناحیه­ی آن حضرت، به دریافت خطاب «فرزندم» مفتخرگردیده و بر اسم اعظم واقف و بر اسرار آگاه بوده است- هشت قرن پیش خطاب به فرزندش می­نویسد:

بدان که اهم حوائج خواسته­های آن کس است که تو در پناه هدایت و حمایت او به سر می­بری و آن امام زمان توست. پس باید نماز و روزه و دعای تو اول جهت قضای حوائج آن حضرت باشد و بعد خواسته های خودت... آن چه به تو گفتم عمل کن که حقیقتی است روشن و کسی که در مورد مولا سهل انگاری کند و در آن سستی ورزد و از آنچه بیان کردم غافل شود- به خدا سوگند- در اشتباه است؛ اشتباهی که مایه­ی ننگ و عار است! آیا تا به حال اندیشیده­ای که امامان پاک و هدایتگر چگونه به این موضوع اهمیت داده­اند؟ آیا تا کنون نسبت به این امر مهم، اعتنایی کرده­ای؟ باز تکرار می­کنم: با توجه به آن چه بیان کردم، عذری برای تو در اهمیت دادن به دعا برای تعجیل ظهور باقی نمی­ماند.[9] در مجموع باید گفت: دعا برای فرج در پیش افتادن ظهور حضرت ولی عصر اثر قطعی دارد و شرط وفاداری، محبت، معرفت و دیانت آن است که هر شیعه ای برای تعجیل در فرج امام زمان خویش دعا کند.

آثار شگفت انگیز دعا برای فرج

یکی از عالیترین کتابهایی که برکات و آثار دعا برای تعجیل فرج و تکالیف شیعیان را در عصر غیبت آن بزرگوار گرد آورده «مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم» است که این کتاب به امر مبارک خود امام تألیف شده و حتی نام آن نیز از جانب خود حضرت است.

در جلد اول این کتاب 110 فایده و اثر برای دعا جهت تعجیل فرج را برشمرده که به برخی از آنان اشاره می­کنیم:

-       بهترین و محبوبترین اعمال نزد خداست و مایه خرسندی خدا است.

-       باعث آمرزش گناهان و تبدیل سیئات به حسنات است.

-       تعظیم و اجابت دعوت خداوند متعال و رسول الله است.

-       رستگاری به شفاعت پیامبر گرامی و امام زمان را به دنبال دارد.

-       وفای عهد و پیمان الهی و ادای اجر رسالت نبی اکرم است.

-       موجب اجابت دعا و دفع بلا و عقوبت و نزول نعمت و وسعت روزی است.

-       مایه­ی نایل به دیدار دلارای آن حضرت در بیداری یا خواب است.

-       سبب بازگشت یا رجعت به دنیا در زمان ظهور است.

-       باعث زیاد شدن نور امام زمان در دل است.

-       ایمنی از عذاب و عقوبت آخرت را موجب می­شود.

-       در حکم یاری خداست.

-       مایه طول عمر است.

-       دعاکننده را به ثواب طلب علم نائل می­کند.

-       خواهنده را با امیرالمومنین محشور خواهد کرد.

-       دعای امام زمان را در حق دعا کننده به دنبال خواهد داشت.

-       دعاکننده را نزد خدا و رسول او، محبوبترین خلق خواهد کرد.

-       دعای پیامبر و داخل شدن به بهشت با ضمانت آن حضرت را باعث می­شود.

-       اجر کمک به مظلوم را دارد.

-       ثواب خون خواهی امام حسین را دارد.

-       قبول شفاعت دعاکننده درباره هفتاد هزار گنه کار را موجب خواهد شد.

-       موجب خراش بر چهره ابلیس است.

-       از تشنگی روز قیامت در امان است.

-       فرشتگان در مجلسی که برای تعجیل فرج دعا می­شود حاضر می­گردند.

-       ثواب شهادت در رکاب پیامبر و زیر پرچم حضرت مهدی را دارد.

-       غم های دعا کننده را در دنیا و آخرت از بین می­برد.

-       .....

این حقیقت که دعا برای تعجیل فرج آن حضرت در زودتر فرا رسیدن ظهور، اثر کامل دارد هشدار عجیبی است به مومنان در زمان غیبت که اگر نجات و سعادت خویش و فرج مولای خویش و فرج مولای خود را از خدا می­خواهند، راهی را که پیشوایانشان پیش روی آن­ها نهاده­اند بشناسند و جدی بگیرند و در پیمودن آن تلاش  کنند.

جهاد مالی در راه امام عصر فریضه ای فراموش شده

از جمله مواردی که تذکر آن لازم و پرداختن به آن در حال حاضر، ضروری است نصرت مالی امام زمان است. متاسفانه علی رغم نیاز شدید جامعه­ی شیعه و مردم جهان برای خواندن و شنیدن و دانستن از امام غائب، معارف مربرط به آن موعود جهانی به اندازه کافی در دسترس همگان نیست. البته در گوشه و کنار هستند افرادی یا موسساتی که در جهت آشنا کردن مردم با حجت زنده­ی پرودگار فعالیت خالصانه داشته و دارند؛ اما آن چه تا کنون انجام می­شود به نسبت آن چه باید، بسیار کم و ناچیز است.

تأسف بارتر این که امروزه شاهدیم که دشمنان اهل بیت به ویژه برخی فرقه های گم راه با صرف مبالغ کلان در بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی در برخی مناطق مرزی کشور ما، افکار و اندیشه­های باطل خویش را ترویج می­کنند؛ ولی ما از وظیفه مهم تبلیغ غافل مانده ایم، خداوند تبارک و تعالی در قران کریم می­فرماید: «من ذا الذی یُقرِضُ الله قرضا حسناً فَیُضاعِفَه له أضعافاً کثیرهً»[10] کیست که خدا را وام نیکو دهد تا خدا بر او چندین برابر بیفزاید؟

همه ما تا کنون این آیه شریفه را بر پیشانی بانک­ها یا موسسات قرض الحسنه و خیریه دیده­ایم؛ تنها برای جلب رضایت مشتری و تشویق آنان به افتتاح حساب و سرمایه گذاری در کارهای خیر( ! ) غافل از آنکه این اعلام عمومی خدای تعالی برای حرکت انسان­ها در مسیر معرفت، محبت و ولایت خلیفه خدا در روی زمین است؛ چرا که وقتی از امام صادق درباره این آیه شریفه سوال شد. آن حضرت فرمودند: « این آیه درباره پیوند با امام نازل شده است.»[11] همچنین در حدیث دیگری می­فرمایند: «خداوند از روی نیاز به آن جه مردم در اختیار دارند قرض نخواسته است! هر حق که خداوند دارد از آن ولیِّ اوست.»[12] مرحوم موسوی اصفهانی مولف مکیال المکارم وقتی به تکالیف عصر غیبت اشاره می­کند سی و پنجمین تکلیف شیعیان را صله­ی مال به آن حضرت می­شمرد و ضمن استناد به روایات فوق و احادیث متعدد دیگر در این باب می­نویسد: «مومن بخشی از دارایی خود را برای امام زمانش هدیه کند و همه ساله به این کار مداومت نماید و در این عمل شریف، غنی و فقیر، کوچک و بزرگ، مرد و زن یکسانند. الا این که ثروتمند به مقدار توانایی اش و فقیر به مقدار استطاعتش... » ما معتقدیم که خداوند همه کائنات را، موجودات و فرشته ها را، انس و جن را به خاطر اهل بیت آفریده است و انسانها خلق شده­اند تا در مسیر اطاعت خداوند از طریق معرفت به امام زمان خویش و اطاعت از وی پیدا کنند؛ از این روست که معرفت امام و شناساندن او این اندازه مهم است و مومنان بدان عمل کنند. متاسفانه این سنت حسنه در میان ما شیعیان به صورت فرهنگ در نیامده و نهادینه نشده است. و باید منتطران گام­های جدی و عملی بردارند.

بارها دیده ایم که وقتی عضوی از یک خانواده از دنیا می­رود، میلیون­ها تومان صرف برگزاری مراسم متعدد او می­شود و این در حالی است که بسیاری از مدعوین فقط برای تسلی خاطر بازماندگان یا انگیزه های اجتماعی دیگر در مراسم حاضر می­شوند و اصلا نیازی به صرف یک وعده غذا در این مراسم ندارند. آیا بهتر نیست حداقل درصدی از این هزینه­های زیاد صرف تبلیغ فرهنگ اهل بیت شود؟ آیا ارواح گذشتکان از ما راضی­تر نخواهد بود؟

این مثال­ها در سایر عرصه­ها نیز قابل تعمیم است. حتی در مراسم و جشن­های نیمه شعبان نیز در کناز توزیع شیرینی، چراغانی، اطعام و ... باید برای تغذیه فکری و ارتقای سطح معرفت و آشنا ساختن مردم با فضایل آن حضرت و نیز یادآوری طولانی شدن غیبت، غربت و مظلومیت آن بزرگوار، اهتمام جدی به عمل آورد و حتی بدین مسئله اولویت بیشتری داد، زیرا کسب معرفت نسبت به آن جناب و آشنایی با وظایف شیعه در قبال آن آستان و ارجاع شیعیان به شؤون امامت آن بزرگوار، از شیرین کردن کام محبان آن حضرت با نُقل و شیرینی مهم تر است.

از جمله بهترین کارها در این وادی، تالیف و انتشار کتابهای آگاهی بخش و بیدار کننده راجع به امام زمان و تولید محصولات فرهنگی مرتبط با آن امام همام است که سبب برقراری و پیوند و تمسک به آن منجی منتظر گردد.

آنان که امکان تالیف و نشر ندارند حداقل مسائل مالی این آثار را تامین کنند تا با نشر این آثار ارزنده و ایجاد شوق مطالعه در مخاطبان معرفت جو، بذر محبت اهل بیت، را در دل­ها بکارند. پس شناساندن امام به دیگران فقط وظبفه مبلغان رسمی دین نیست؛ اگر چه آن ها در این میان وظیفه سنگین تری دارند.

امام حسن عسکری می­فرمایند: خدای تعالی به موسی (ع) وحی کرد: ای موسی! مرا نزد آفریدگانم محبوب گردان و آن­ها را هم محبوب من کن. موسی (ع) پرسید: برای انجام این امر چه کنم؟ خدای تعالی فرمود: «نعمت های مرا به یاد آن­ها بیاور تا مرا دوست داشته بدارند. پس اگر یک بنده­ی فراری از درگاه من یا کسی را که درگاه مرا گم کرده به من بازگردانی، برای تو بهتر است از این که صد سال عبادت کنی به طوری که روزها روزه بگیری و شب­ها به عبادت بایستی.»

موسی(ع) عرض کرد: بنده­ی فراری از تو کیست؟ خدای تبارک فرمود: «شخص معصیت کار سرکش». موسی (ع) پرسید کسی که درگاه تو را گم کرده کیست؟ خدای متعال پاسخ فرمود:

 «کسی که امام زمانش را نمی شناسد و بعد از شناختنش از او غائب است. کسی که به آیین دین خود آگاه نیست. شریعتش را و راه بندگی پروردگارش را به او یاد بدهید و طریق جلب رضایت خدا را به او بیاموزی...»[13]

اگر کسی بگوید که من نه نفوذ کلام و قدرتی دارم تا حرف مرا بشنوند و نه مال و ثروتی تا در مسیر حضرتش خرج کنم و نه توانایی نگارش کتاب و مقاله و .... دست کم، این از عهده او بر­می­آید تا همواره به یاد آن حضرت باشد و با زبان خویش مبلغ و مروّج امام باشد، و دیگران را نیز برای دعا در تعجیل فرج تشویق کند. و این نباید به معنی دست کشیدن از فعالیت های فردی و اجتماعی باشد. یقینا تبلیغ عملی و رفتاری از زبانی و نوشتاری موثرتر است.

امام صادق (ع) می­فرماید: «ای جماعت شیعه! شما منسوب به م هستید. برای ما زینت باشید و مایه ننگ نباشید. مانند اصحاب امیرالمومنین باشید که اگر یکی از آنان در قبیله­ای حضور داشت امام جماعت، اذان­گو و امانت دار آن­ها می­شد.»[14]

دعای فردی و دسته جمعی

امام موسی­ بن­ جعفر فرمودند: «وجود مبارک او از دیده­ها پنهان می­گردد؛ ولی یادش از دلهای مومنان فراموش نمی­شود.»[15] این یاد همچنین باعث در امان ماندن از انحراف و هلاکت در آخرالزمان است. این سخن خداست که « تک تک و دو تا دوتا برای خدا قیام کنید»[16]

ذعا برای تعجیل فرج را در همه لحظات به صورت خصوصی یا در اجتماعات را باید غنیمت شمرد. امام صادق(ع) می­فرمایند: «هیچ گاه چهل نفر برای دعا نزد هم اجتماع نکنند و خداوند عزوجل را در کاری نخوانند مگر این که خدای متعال دعای آنان را مستجاب می­کند. اگر چهل نفر نبودند و چهار نفر بودند، ده بار خدای عزوجل را بخوانند، خدای متعال دعایشان را می­پذیرد. اگر چهل تن هم نباشند و تنها یکی باشد که چهل بار خدا را بخواند، خدای عزیز و جبار او را اجابت فرماید.» و نیز فرمودند: «هرگاه پیشامدی پدرم را نگران می­کرد، زنان و کودکان را گرد می­آورد و سپس دعا می­کرد و آنها آمین می­گفتند.»[17]

در کتاب مکیال المکارم آمده که حضرت بقیه الله ارواحنا فداه فرمودند: «اگر مومنی در مجالس سوگواری، پس از ذکر مصائب حضرت سیدالشهدا برای من دعا کند، من برای او دعا می­کنم.»[18]

از علامه امینی نقل است که من کسی را که پس از ذکر صلوات، و عجّل فرجهم بگوید، در ثواب نوشتنی کتاب الغدیر خود سهیم می­کنم. گویندگان، ذاکران و شاعران اهل بیت باید محوریت سخن خود را امام عصر قرار دهند و مومنان نیز در فرصت های اجابت دعا، از درخواست فرج آن حضرت از خدا غافل نباشند. از شیخ حسن سامرایی نقل کرده­اند که گفت: « در ایامی که در سامرا مشرّف بودم؛ روز جمعه­ای به هنگام عصر، به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر من، احدی نیست. حالتی پیدا کردم و متوجه مقام صاحب الامر شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود: « به شیعیان و دوستان من بگویید خدا را به حق عمه­ام زینب قسم دهند تا فرج مرا نزدیک گرداند.»[19]

مکر شیطان برای تاخیر فرج

برخی تصور می­کنند دعا نیازمندتزکیه نفس است. این اشتباه بزرگی است چه بسا از القائات شیطان باشد. شیطان پس از رانده شدن از درگاه خدای تعالی، از خدا خواست تا در عوض عبادت­های چند هزارساله اش، تا پایان دنیا به او مهلت داده شود: «شیطان از خدا درخواست کرد که پروردگارا! پس مرا تا روزی که خلق مبعوث می­شوند، مهلت ده. خداوند فرمود: تو تا وقت معین و معلوم از مهلت داده شدگانی.»[20]

امام محمد باقر در مورد مرگ شیطان در هنگام ظهور می­فرمایند: «منظور از وقت معلوم در آیه شریفه، روز قیام قائم آل محمد(ص) است. هرگاه خداوند او را بر انگیزد، ابلیس در مسجد کوفه می­آید؛ در حالی که بر زانوانش راه می­رود و می­گوید ای وای از این روزگار! آن گاه پیشانیش را می­گیرند و او را گردن می­زنند. آن هنگام، روز وقت معلوم است که مدت او به پایان می­رسد.»[21] این است که شیطان با تمام ترفند ها و مکر و حیله ها و با کمک اعوان و انصارش، از متمرکز شدن توجهات مردم به ولی عصر مانع می­شود و هر چه در توان دارد برای به تعویق انداختن روز ظهور به کار می­گیرد.

تذکری سودمند

یکی از نقاط ضعف عمده که در میان نویسندگان، پژوهشگران و روشن فکران مسلمان وجود دارد پرداختن به حاشیه و غفلت از متن ظهور است. مباحثی همچون ابعاد جامعه شناختی و روان شناختی انتظار، برگزاری کنگره­های شعر و بعضا موسیقی!! راجع به مهدویت شیرین است ولی ما به شناخت آن حضرت و متعاقبا دعا موظفیم و حتی شناخت نشانه ­های ظهور از اهمیت بعدی برخوردار است. امام حسن (ع) در عالم خواب یا مکاشفه به آیت الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی فرمودند: « در منبرها به مردم بگویید و به آنان دستور دهید توبه کنند و درباره تعجیل ظهور حجت دعا کنند. دعا برای آمدن آن حضرت مانند نماز میت نیست که واجب کفایی باشد و با انجام دادن عده ای از گردن دیگران ساقط شود؛ بلکه مانند نمازهای 5گانه است. بر هر مرد زن بالغ واجب است برای ظهور امام زمان غایب دعاکند»[22]

اگر تا امروز به وظیفه عمل نکرده­ایم و از دعا برای فرج منتقم آل محمد غافل مانده­ایم، برای جبران دیر نشده است. بیایید با خدای مهربان عهدی ببیندیم.....

لزوم توجه، توسل و رجوع به ساحت مقدس امام حاضر

متاسفانه مشاهده می­شود که ما در توسلات و نذرو نیازهای خویش کمتر به وجود حضرت صاحب الزمان متوجه می­شویم. چون این دوران، دوران امامت آن وجود نازنین است اگر در گرفتاریها به ذوات مقدس معصومین متوسل شویم،نهایتا آن بزرگواران ما را به فرزند خود ارجاع می­دهند. چنان که امیرالمومنین مقدس اردبیلی را که اشکالات علمی خود را به کنار تربت شاه ولایت آورده بود به امام زمان توجه داده و فرمودند: «به مسجد کوفه برو و سوالات خود را از امام زمان خویش بپرس.»

اگر قبول داریم که شأن امام شأن پدریست[23] و ما خود را از فرزندان او می­دانیم طبیعی است که همانگونه که با پدر جسمانی خود با ادب به گفتگو می­نشینیم می­توانیم با پدر معنوی خود نیز دائما سخن گفته و نجوا کنیم؛ و چه بسا حرفهایی که با نزدیکترین کسان خویش قابل طرح ندانیم به راحتی با آن رازدار مهربان در میان نهیم. و از حضرتش بخواهیم: این همه ی محبت و عاطفه! ای مهربان! برای ما توفیق انجام اعمال از خدا را مسالت فرما که نتیجه­اش رضایت خداوند و خشنوی شما باشد. دعایمان کنید تا زینت شما باشیم نه مایه­ی شرمساریتان....

امروزه خطرات مهلکی در کمین آیین و عقیده­ی ماست. اول زرق و برق دنیا، نفس اماره و ابلیس وسوسه گر که به عزت خدا قسم یاد کرده که انسانها را به گمراهی و ضلالت بکشاند. از دیگر سو در آخرالزمان به سر می­بریم. روایات از فتنه ها و ابتلائات پیچیده ای که دین نگه داری را در این دوران مشکل می­سازد سخن گفته­اند. خطر دیگر رواج بی­بند و باری فکری است. و راهزنان دین و عقیده سر راه انسانها قرار گرفته­اند.

چاره ای نداریم؛  جز اینکه برای یافتن حقیقت باید به قران و امام زمانمان تمسک جسته و چنگ بزنیم. به راستی روزی چند روایت از ائمه طاهرین را مورد مطالعه قرار می­دهیم؟ مگر نه این است که هر روز به تماشای فیلم­ها و سریال­ها می­نشینیم. ساعت­ها به مطالعه­ی مجلات رنگارنگ مشغول می­شویم؟ این در حالی است که تنها و تنها کلام معصوم است که نور است[24]. تنها و تنها فرمان معصوم است که موجب رشد و کمال معنوی می­شود[25]. تنها و تنها حدیث امام است که قلبها را زنده می­کند.

آیا می­دانید ما مجوز شرعی برای شنیدن هر سخنی نداریم؟ در روایات داریم که اگر گوینده از جانب خدای متعال سخن بگوید شنونده خدای تعالی را عبادت کرده است و در غیر این صورت، مستمع غیر خدا یعنی طاغوت­ها، شیطان­ها و ... را پرستیده است. پر واضح است که کلام خدا را از زبان خدا باید شنید و زبان خدا یعنی لسان الله فقط و فقط چهارده معصوم است.

امام عصر اینک تنها «پناهگاه محکم» و یگانه «فریاد رس زمان» است و از کسانی که او را بطلبند دست­گیری می­کند و این ما هستیم که متاسفانه در توجه و توسل به آن جناب کوتاهی می­کنیم. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟

بیاییم همه مضطر امام زمان شویم، در شبانه روز دقایقی را برای خلوت با او خالی کنیم، قطب نمای زندگی­مان قطب عالم امکان را نشان دهد، دل را با قلب علم هستی پیوند بزنیم، بگذاریم خون با نوای یا مهدی در رگ هایمان بدود و ضربان قلب ما العجل یا بقیه الله بگوید. یادمان نرود که او صاحب مکان و زمان است. یادمان نرود که زندگانی به دور از تو مردگی و مرگ بدون معرفت او مرگ جاهلی است. همه اوقات زندگی را با یاد او زنده و جاودانه کنیم.

برای سلامتی اش صدقه بدهیم؛ روزه بگیریم؛ قربانی کنیم؛ اسفند دود کنیم؛ در نثار هر صلواتی با ذکر و عجل فرجهم تعجیل فرجش را بخواهیم؛ بی تاب زیارتش باشیم و برای آمدنش لحظه شماری کنیم.

شرط محبت و مروت نیست که همیشه در حوائج و دردهایمان به آن آستان متوسل شویم؛ اما در خوشی­هایمان به یاد او نباشیم! از امام زمان برای خود خرج نکنیم، مال و جان و آبروی خود را برای حضرتش هزینه کنیم که در واقع هزینه نیست، سرمایه گذاری جاودانه آخرتی است. چنان چشم به راهش باشیم که دیگران از ما عطر انتظار را استشمام کنند. فرزندانمان را با امام آشنا کنیم و بدانیم که برقراری پیوند معنوی و قلبی با آن امام همام از کلاس زبان و کامپیوتر برای آنان ضروری تر است!

چه می­شود اکر گوش به زنگ فرج باشیم. نه تنها در قنوت­هامان که در رکوع و سجود نیز برای فرج دعا کنیم. شب­ها به یاد حضرتش و آرزوی درک ظهور نورانی­اش به خواب رویم و بلافاصله بعد از برخاستن از خواب به آن حضرت سلام کنیم. صبح­ها با دعای عهد در سپاه حضرت اعلام حضور کنیم. 

می­دانیم که امر فرج یک شبه اصلاح خواهد شد. پس هر لحظه امکان دارد نوای دلنشین «أنا بقیه الله» در عالم طنین انداز شود. مگر نه این است که هر نعمتی که می­رسد و کنار هر سفره­ای که متنعم می­شویم، همه از وجود و برکت ولی الله اعظم است. پس ولیّ نعمت خود را فراموش نکنیم. باور کنیم که قران و عترت جدایی ناپذیرند و کتاب خدا ما را سوی امام هدایت می­کند پس قران را که گشودیم، شریک قران را فراموش نکنیم. و تفسیر قران را از قران ناطق روزگار بشنویم. به نماز که ایستادیم، «واجعل صلاتنا به مقبوله[26]» را به خاطر بیاوریم. به هنگام گفتن « اهدنا الصراط المستقیم» به هوش باشیم که صراط مستقیم در این روزگار وجود مقدس اوست. بهترین مصداق «امر به معروف» را سوق دادن جامعه به سوی امام عصر تلقی کنیم. هیچ «منکری» را بالاتر از غفلت از محبوب ندانیم. پایه های تربیت کودکان و فرزندانمان را بر القای محبت او استوار کنیم. مشی ما در زندگی، انجام عمل صالح در راه کسب رضایت خدای تعالی و امام عصر باشد. 

این کارها کم­ترین و حداقل ترین کاریست که می­توانیم در حق اماممان انجام دهیم. به یقین آن وقت است که نیازی به جست و جو کردن مکان امام نخواهیم داشت؛ حضرت خود به سراغمان می­آید و یا در حقمان دعا می­کند و شر و فتنه و بلا را از ما و خانواده و دوستان ما دور می­سازد و ما را مورد اشراف خاص خویش قرار می­دهد.

با دعا، فرج زودتر تحقق می­یابد

امام صادق (ع) فرمودند: «وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، چهل روز به درگاه خدا گریه و ناله کردند. خدای متعال به موسی و هارون وحی فرمود که آن­ها را از دست فرعون نجات دهند و این در حالی بود که از 400 سال عذاب 170 سال باقی مانده بود. خداوند به دعای بنی اسرائیل، از 170 سال آن صرف نظر کرد» آنگاه امام فرمودند: «اگر شما شیعیان نیز چنین تضرع و زاری کنید، خداوند فرج ما را می­رساند؛ ولی اگر دست روی دست بگذارید، وقتی کار به نهایت رسید، گشایش فرا می­رسد.»[27]

مولف مکیال المکارم با استناد به این حدیث می­گوید: آن چه از روایات به دست می­آید ظاهرا این است که وقت ظهور امام زمان از امور بدائیه است یعنی امکان پس و پیش افتادنش هست.

امام رضا (ع) می­فرماید: «جز این نیست که امر فرج به طور ناگهانی برایتان رخ می­دهد[28]» و امام باقر (ع) می­فرمایند: « هر صبح و شام منتظر این امر باشید»[29] ما موظف شده ایم فرج را نزدیک بدانیم؛ چنان که با تأسی به قران کریم در دعای عهد می­خوانیم: « در ظهورش برای ما شتاب کن که آن­ها آن را دور می­پندارند و ما نزدیکش می­دانیم.»

روزگاری شیعیان بحرین در اظطرار و تنگنای عجیبی قرار گرفتند و سه شبانه روز از والی ناصبی آن مهلت خواستند تا با توسل به امام عصر مشکل خود را حل کنند. آنان از میان خود سه فرد عالم و باتقوی را انتخاب کردند تا هر روز یکی از ایشان دست توسل به امام زمان بردارد. شب اول و دوم نمایندگان شیعه نتیجه­ای نگرفتند. شب سوم محمد­بن عیسی توفیق تشرف به محضر امام را پیدا کرد و آن حضرت پاسخ معمای انار و حیله وزیر را تشریح فرمود. این روی داد به داستان انار معروف شد. نکته مهم این است که وقتی محمد­بن عیسی از حضرت مهدی سوال کرد که چرا شب اول و دوم عنایت نفرمودید؟ امام پاسخ دادند: «اگر یک شب مهلت می­خواستید، همان شب اول به مقصود می­رسیدید.»[30] در این فرمایش امام نکته ای وجود دارد و آن اینکه اگر معرفت شیعیان به حدی برسد که همین امشب فرج حضرت را بخواهند صدور اذن قیام به ایشان از جانب حق تعالی استبعادی ندارد. آری آن حضرت کهف و پناهگاه است؛ غوث و فریادرس است؛ مفرّج الکرب و گشایشگر رنج هاست؛ مُزیلُ الهم و زداینده­ی غم­هاست؛ کاشف البلوی و برطرف کننده­بلاهاست.

خدایا به خاطر طولانی شدن زمان غیبت و بی­خبر بودن ما از آن مولا، یقین را از ما سلب نکن و یاد او و انتظار کشیدن او و ایمان به او و قدرت یقین نسبت به ظهور او و دعا کردن و حق او و درود فرستادن بر او را از ما مگیر.[31]

خدایا حتی برای لحظه ای ما را از یاد آن حضرت و دعا برای فرجش غافل نساز. و فرج او را برسان.



[1] - بحارالانوارج 100- ص49

[2] - حدیث متواتر در مکیال المکارم

[3] - امام سادق(ع) فرمودند: «بهشت همین امامت است پس از خدا بخواهید تا این را از شما نگیرد»

[4] - سخنرانی آیت الله وحید خراسانی در جمع دانش پژوهان مرکز تخصصی مهدویت.سال 1381

[5] - اصول کافی ج1- ص200

[6] - بحارالانوار ج23- ص83

[7]- مفاتیح الجنان- زیارت حضرت صاحب الامر. عبارتی از اذن دخول سرداب مطهر؛ بحار الانوار ج102- ص117

[8] - امام صادق به زراره فرمود: او(حضرت مهدی) همان است که انتظارش را باید کشید و خداوند تبارک و تعالی دوست دارد شیعیان را به وسیل او امتحان کند و در این امتحان است مه اهل باطل دچار شک و تردید می­شوند و بر عقیده خود ثابت نمی­مانند. زراره پرسید: فدای شما شوم، اگر آن زمان را درک کردم چه کنم؟ آن حضرت فرمود: زراره! اگر به آن دوران رسیدی همواره این دعا را بخوان:اللهم عرفنی نفسک ... خدایا خودت را من بشناسان؛ زیرا اگر مرا با خودت آشنا نکردی نمی­توانم پیغمبرت را بشناسم. خدایا! پیغمبر خودت را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی نمی توانم نماینده او را که حجت توست بشناسم. خدایا حجت خود را به من بشناسان که اگر او را به من نشناسانی  در دین خود دچار گمراهی خواهم شد- کمال الدین ج2- ص342

[9] - فلاح السائل ص 44

[10] - بقره آیه 245

[11] - اصول کافی ج1- ص537

[12] - همان- حدیث 3

[13] - بحارالانوارج2- ص 4

[14] - بحارالانوار ج88- ص119

[15] - کمال الدین ج2- ص368

[16] - سوره سبا آیه 47

[17] - اصول کافی ج2- ص487

[18] - مکیال المکارم ج1- ص333

[19] - شیفتگان حضرت مهدی ج1- ص251

[20] - حجر آیات 37-39

[21][21] - کمال الدین ج2- ص371

[22] -  مکیال المکارم ج1- ص438

[23] - الامام الاب الشفیق. امام پدر مهربان است.

[24] - کلامکم نور- زیارت جامعه کبیره

[25] - امرکم رشد- زیارت جامعه کبیره

[26]- دعای ندبه- خدایا نمازهای ما را به وسیله او مقبول قرار بده.

[27] - بحارالانوار ج52- ص52

[28] - کمال الدین ج2- ص373

[29] - بحارالانوار ج52- ص185

[30] - رجوع کنید به دارالسلام عراقی- ص92

[31] - مفاتیح الجنان- زیارت حضرت صاحب الامر



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 30 خرداد 1394
زمان : 13:53
خلاصه ای از فصل سوم کتاب آشتی با امام عصر


 

 

فصل سوم- چه باید کرد؟

جایگاه امام زمان در زندگی ما کجاست؟

از وقتی که مسجدالنبی ساخته شد پیامبر اکرم در موقع ایراد خطبه و سخنرانی برای مسلمانان (مخصوصا روزهای جمعه) بر تنه­ی درخت خرمایی که در صحن مسجد باقی مانده بود تکیه می­دادند؛ منتها وقتی جمعیت زیاد شد، اصحاب پیشنهاد کردند که منبری برای رسول خدا ساخته شود تا همگان، به آسانی بتوانند پیشوای مهربان خود را ببینند. پیامبر نیز اجازه فرمودند؛ منبری از چوب با دو پله و یک عرشه ساخته شد. اولین جمعه ای که پیش آمد، رسول خدا جمعیت را شکافت و با پشت سر گذاشتن آن ستون نخل، به طرف منبر رهسپار شد. همین که بر عرشه منبر قرار گرفتند، به ناگاه صدای ناله­ی ستون خشکیده همانند زنِ فرزند مرده بلند شد. با ناله­ی ستون جمعیت نیز گریستند. رسول خدا از منبر به زیر آمدند؛ ستون را در بغل گرفتند و دست مبارک خود را بر آن کشیدند و فرموندند: «آرام باش!» سپس به سمت منبر بازگشته خطاب به مردم فرمودند: «ای مردم! این چوب خشک نسبت به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می­کند و از دوری من محزون می­گردد؛ ولی برخی از مردمان باکشان نیست که به من نزدیک شوند یا از من دور گردند! اگر من او را در بغل نگرفته بودم و بر او دست نکشیده بودم، تا روز قیامت از ناله خاموش نمی­شد.»[1]

آری درخت خشک لحظه ای از پیامبر دور شد صدا به ناله بلند کرد، با اینکه حضرت را می­دید. ما را چه شده است که امام زمان خویش را نمی­بینیم و از او دوریم؛ اما به زندگی عادی خویش سرگرم ایم؟ به یاد همه کس و همه چیز هستیم، جز امام زمانمان!

سید کریم پینه دوز از بخت یارانی بود که توفیق و سعادت دیدار ولیّ غایب خدا را در حجره محقر خود داشت. نوشته اند که روزی امام از آن مرد سعادتمند پرسیدند: «سید کریم! اگر هفته ای بگذرد و ما را نبینی چه خواهی کرد؟» سید کریم پاسخ داده بود: آقا جان می­میرم! حضرت ولی عصر نیز فرموده بودند: «اگر این گونه نبود به سراغت نمی­آمدم.»

تعارف را کنار بگذاریم. اگر به راستی چنین حالتی به برخی شیعیان دست بدهد و فراق حضرت دست کم، گروهی را اندوهگین و بی­قرار سازد، به سعادت وصال و حضور ایشان نخواهیم رسید؟

داستان ما داستان طفل صغیری است که پدر خویش را از دست می­دهد. ولی به دلیل عدم بلوغ فکری، نمی­داند به چه بلا و محرومیتی گرفتار شده است؛ اما بزرگترها که عمق مصیبت را درک می­کنند برای وی دلسوزی می­کنند. به بیان امام حسن عسکری(ع):

«سخت تر از یتیمی که پدرش را از دست داده، آن یتیمی است که از امامش بریده شده است و نمی­تواند به او برسد.»[2]

پیامبر اکرم فرموندند: «هیچ بنده­ای ایمان به خدا ندارد مگر اینکه من در نزد او از خودش محبوبتر باشم و عترت مرا بیش از عترت خود و خانواده­ام را بیش از خانواده خود و جان مرا بیش از جان خود دوست داشته باشد.»[3]

اگر فرزند ما در بازگشت از مدرسه اندکی تاخیر کند آیا آرام و خونسرد در جای خود می­نشینیم؟ کدام یک از ما تأخیر در ظهور امام را جدی گرفته­ایم؟ دوری از امام حاضر، چه تعداد از شیعیان را دردمند و دل نگران ساخته است؟ اصلا چند درصد جامعه شیعه غیبت امام را مشکل و درد می­داند که به دنبال درمان و دوای آن باشند؟ چند نفر را دیده­اید که در این مصیبت، آسایش خویش را، اگر چه موقت و محدود، از دست داده باشند؟ سراغ دارید کسی را که هر چند وقت یک بار، خواب و خوراکش مختل شده باشد؟

اگر پرسش نامه ای در اختیار ما بگذارند و از ما بخواهند گرفتاری­های خود را به ترتیب اولیت فهرست کنیم، چند درصد نخستین گرفتاری خود را غیبت امام زمان خواهیم دانست؟

اگر هم اکنون فرشته ای از آسمان نازل شود و بگوید من از جانب حق ماموریت دارم فقط یک خواسته تو را حتما برآورده سازم، کدام یک از ما مهمترین حاجت و خواسته خود را فرج امام عصر ذکر خواهیم کرد؟ در سفرهای زیارتی، در اوقات استجابت دعا، در آن لحظه هایی که دل می­شکند  اشک جاری می­شود، چه تعداد از ما، درخواست فرج را در اولویت دعاهایمان قرار می­دهیم؟

تأسف آور است که بگویم یکی از همکاران فرهنگی پس از مطالعه­ی این سطور به نویسنده گفت: من تا به حال نمی­دانستم که علت غیبت امام بی­وفایی و بی­معرفتی ما شیعیان است.

به راستی امام عصر در کجای زندگی ما جای دارد؟ متن یا حاشیه؟ چند دقیقه از 24 ساعت شبانه روز ما اختصاص به حضرت بقیه الله دارد؟ متاسفانه باید گفت حتی در حاشیه زندگی برخی از ما نیز حضور آقا لمس نمی­شود. اگر یک بار کسی من و شما را به خانه خویش دعوت کند و بر سر سفره­ی خویش بنشاند و به اصطلاح نمک گیرمان کند، سعی می­کنیم به هر نحو ممکن، این محبت او را تلافی کنیم. چگونه است که عمری، خود به همراه خانواده و بستگان و هم وطنان و هم نوعان و ... همه مخلوقات خدا، مهمان خوان کرم امام عصر هستیم، ولی حق نمک را ادا نمی­کنیم؟!

متاسفانه اطلاعات و آگاهی برخی نوجوانان و جوانان شیعه از زندگی برخی ورزش­کاران اروپایی و چهره­های به اصطلاح هنری داخلی و خارجی بیش از اطلاعات عمومی آنان راجع به پیشوایان دین است. آیا جای امام عصر در زندگی فردی و اجتماعی ما خالی نیست؟ آشنایی اکثر شیعیان با زندگی امام دوازدهم چیزی مبهم و تاریک است. فلسفه­ی غیبت امام و شرایط ظهور آن حضرت برای آنان به خوبی تبیین نشده...مگر از یازده امام پیشین چه قدر می­دانیم؟

اگر چند سال باران نبارد و خشک سالی مزارع، کشتزارها و دام های ما را تهدید کند، حاضریم سر و پا برهنه به بیابان برویم و نماز استسقا بخوانیم؛ آیا شایسته نیست دوازده قرن غیبت- که خشکسالی معنوی و قحطی دیانت را به دنبال داشته و سعادت دنیا و آخرت ما را تهدید کرده و دین نگه داشتن را همچون گرفتن آتش در کف دست مشکل ساخته است- ما را برای نماز جهت ظهور و تعجیل فرج، به دشت­ها و صحراها بکشاند؟ این کاری بود که بنی اسرائیل کردند و جواب گرفتند. پیر و جوان و زن و کودک به بیابان رفتند و یکپارچه خلاصی خود را از ستم فرعونیان طلب کردند و خداوند متعال نیز 170 سال از باقی مانده عذاب آنها را بخشید.

آری برای امور شخصی و منافع دنیوی –هرچند کوچک- دست به دعا می­شویم؛ اما برای رسیدن وقت ظهور با آن همه سفارشاتی که شده کم تر دعا می­کنیم و یا برخی اوقات دعاکنندگان برای ظهور را به باد اتهام و تمسخر می­گیریم.

در توسلات و سفرهای زیارتی ما نیز اماممان غریب است. شده تا به حال مفاتیح الجنان را باز کرده و زیارت حضرت صاحب الامر را بخوانیم و در بخش بخش آن تعمق کنیم؟



[1] - بحارالانوار ج 17- ص326 الی 327

[2] - بحارالانوار ج2- ص2

[3] - بحارالانوار ج27- ص86



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
:: برچسب‌ها: جایگاه امام عصر, آشتی با امام عصر, دکتر علی هراتیان,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394
زمان : 12:37
خلاصه ای از فصل اول و دوم کتاب آشتی با امام عصر


فصل اول-محرومیت خودساخته

محرومیت؛ نتیجه وانهادن امام

یک صد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت بشر ماموریت یافتند. اما واکنش انسانها در برابر آنها چه بود؟ برخی را با ارّه به دو نیم کردند(حضرت زکریا)، بعضی را زنده زنده در آتش سوزاندند(حضرت جرجیس)،بعضی را سر بریدند(حضرت یحیی)، دسته ای را مجنون و ساحر نامیدند و مابقی را تکذیب کرده(و کشتند) و به جز اقلیتی به آنان ایمان نیاوردند. حاکمان جور یازده امام را یکی پس از دیگری به شهادت رساندند.

هم اینک تنها گزینه ای که پیش روی بشریت است فقط یک منجی برای انسانها باقی مانده. و این در حالیست که یکی از بزرگترین دردها این است که نسل به نسل جامعه شیعه با غیبت امام خو گرفته و برایش عادی شده. خیلی ها گمان می­برند غیبت امام و استمرار آن از مقدرات حتمی خداست و تا هر زمان که خدا بخواهد در پرده غیبت خواهد ماند و ما باید به وظایف فردی خود عمل کنیم و آقا هر وقت که خدا بخواهد می آید و جهان را اصلاح می­کند. و برخی می­گویند جهان هنوز آماده نیست و معلوم نیست آن حضرت کی می­آید.

به این دو گروه باید گفت: اگر بنا بود ظهور با تقاضا و درخواست مردم ارتباطی نداشته باشد، پس چرا در روایات رسیده از حضرات معصومین و خود امام مهدی(ع) این قدر به دعا برای فرج تاکید شده است؟ مگر قرآن نفرموده که:«خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آن که خود چنین تغییری را در درونشان انجام دهند.[1]»

تمسک، عامل سعادت

در حدیثی آمده که حضرت امیرالمومنین در روزهای پایان عمرشان در خطاب به یکی از اصحاب، ضمن هشدار به رو کردن سختی های به مردم، سال هفتاد هجری را سال گشایش و پایان بلاها ذکر فرمودند[2] از این روی در زمان امام باقر(ع) ابوحمزه ثمالی به آن حضرت عرض کرد: آقای من، چرا این گشایش که امیرالمومنین فرموده بودند حاصل نشد؟ امام فرمودند:« اگر مردم متوجه امام زمان خود می­شدند، قرار بود در آن سال کار به مسیر اصلی یعنی امامت برگردد؛ ولی با تنها ماندن سیدالشهدا و شهادت ایشان در کربلا، این امر تا سال140 هجری به تاخیر افتاد. تا آن سال مردم آن قدر در حفظ اسرار تعهدی که نسبت به امام زمان خود داشتند بی توجهی انجام داند که این موعد به تاخیر افتاد و نزد ما وقت مشخص دیگری برای این مهم نیست

درباره­ی آنچه موجب شد تا بشریت خود را از بزرگترین نعمت الهی محروم کند سخن زیاد است که به این نکته بسند می­کنیم که امام صادق(ع) فرمودند:«قضای حتمی خداوند این است که اگر به بنده­اش نعمتی را عطا کند، قبل از آن که بنده گناهی مرتکب گردد که بدان مستوجب سلب نعمت شود، آن را از او نمی­گیرد.[3]» و نیز فرمودند:« اگر خدا بر مردم غضب کند، ما اهل بیت را از میان آن­ها بیرون می­برد[4]

و آری آنچه نمی­بایست اتفاق می­افتاد واقع شد و بشریت از برترین نعمت الهی با دستان خود محرم شد و این محرومیت، خود ساخته است.

 

فصل دوم-رهنمود­های نجات بخش

 

اگر به منظور جست و جوی راه کار برای تعجیل در فرج باشیم در سه مقطع می­توان رهنمودهای آن امام همام را مورد توجه قرار داد:

1-روزگار غیبت 2-زمان صدور نامه خطاب به شیخ مفید(رض) 3-از هنگام صدور نامه تا کنون

فرمایش امام در غیبت صغری

امام از طریق محمد­بن­عثمان، دومین وکیل خویش خطاب به همه شیعیان می­فرمایند: «برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که همانا گشایش و فرج شما در آن است.»[5]

امام حسن عسکری(ع) خطاب به اسحاق قمی می­فرمایند: «سوگند به خدا، فرزندم دارای غیبتی خواهد بود که هیچ کس در آن دوران از هلاکت و نابودی رهایی نمی­یابد، مگر خداوند او را بر اعتقاد به امامت وی استوار و بر دعا برای تعجیل ظهورش موفق بدارد[6]

اگر به فرمایشات امام در غیبت صغری عمل شده بود قطعا نجات و رهایی از این محرومیت محقق می­گشت ولی این گونه نشد.

 

نامه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه خطاب به شیخ مفید

این نامه در اوایل غیبت کبری به شیخ مفید-که از بزرگترین فقهای شیعه به شمار می­رود- شرف صدور یافت و جالب این است که در این نامه همان مقدار غیبت(90سال) را تاخیر نام نهاده اند. در این­جا به علت طولانی بودن نامه به بخشی از آن اشاره می­شود:

«...اگر شیعیان ما-که خداوند متعال ایشان را به اطاعت خویش موفق بدارد- با دلهای متحد و یک­پارچه بر وفای عهد و پیمان خویش اجتماع می­کردند، ملاقات دیدار ما از آنان به تاخیر نمی­افتاد و سعادت دیدار و مشاهده­ی با معرفت برای آنان حاصل می­شد و زودتر از این به دیدار ما نایل می­شدند. آن چیزی که ما را از آنان دور کرده (و باعث طولانی شدن غیبت) است گناهان و خطاهایی است که مرتکب می­شوند و ما چنین انتظاری از آن­ها نداشتیم...»[7]

این نامه در اواخر سال 412 هجری صادر شده و هم اکنون بیش از هزار سال از صدور آن می­گذرد. به راستی کدامین اجتماع و کدامین اتحاد برای وفای به عهدی که شیعه با پیشوای خود بسته است صورت گرفته است؟ کدام توجه و توبه­ی دسته جمعی انجام  شده است؟ و این جریان غیبت تا هم اکنون نیز امتداد یافته است که به فرمایش خود امام(ع): «چگونگی بهره­مندی از من در دوران غیبتم چونان بهره بردن از خورشید است؛ زمانی که ابرها آن را از دیدگان مستور می­دارند.»[8] طبق این کلام شریف، وجه غیبت خورشید را باید در وجود ابرها جست­و­جو کرد نه در آفتاب. خواجه نصیرالدین طوسی در جمله معروفی می­گویند: « وُجودهُ لطفٌ و تصرُّفُهُ لطف آخَرُ وعَدمُهُ مِنّا»[9] وجود امام مِهر است و تصرف او مهری دیگر و نبود او از ماست. فصل الخطاب این که حضرت فاطمه(س) می­فرمایند: « مَثَلُ الإمامِ مثلُ الکعبهِ إذا تُؤتی و لا تأتی»[10] امام مانند کعبه است که باید به سوی او روند و او به سوی مردم نمی­آید. و این است که امام زمان کعبه مقصودی است که بشریت برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت متوجه او شوند.

غربت در غیبت

پس از عملی نشدن ره­نمود آن حضرت در غیبت صغری در نامه ای که به شیخ مفید مرقوم فرموند، همّ و غم و اندوه حضرت روز به روز بیشتر شد. غربت او از سویی و بی اعتنایی و عدم معرفت شیعه به خواسته های حضرتش از سوی دیگر باعث شده که به فرموده امام رضا آسمان ها و زمین و ساکنان آن بر امام بگریند.[11] چندین امام برای غربت و مظلومیت او قبل از ولادتش گریسته اند. امام صادق را دیدند که بر روی خاک نشسته و همانند مادر فرزند از دست داده گریه می­کند و به پهنای صورت اشک می­ریزد و چنین زمزمه دارد:

«آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگان من ربوده و خاطرم را پریشان ساخته و آرامش دل را از من گرفته... سرور من! غیبت تو مصیتی جانکاه بر سراسر هستی ام فرو ریخته که هرگز از آن تسلی نمی­یابم از دست دادن یاران، یکی پس از دیگری اجتماعات را در هم می­ریزد. بلاها و سختی­ها، رنج­ها و اندوه­ها آن چنان بر دلم سنگینی می­کند که دیگر اشک دیده و فریادهای سینه را احساس نمی­کنم...»[12]

آیا می­دانید در روایات حضرات معصومین، شیعیان و محبین اهل بیت به دعا برای فرج موعود آل محمد تشویق شده­اند؟ مگر نه این است که در طول این یازده قرن غیبت کبری، هر ظلم و جنایتی، بدعت و معصیتی، هر خونی که به ناحق ریخته و هر اشکی که از گوشه چشمی چکیده و هر ناله ای که از سینه­ی دردمندی برخاسته است، همه و همه در منظر آن حضرت بوده و خاطرش را آزرده ساخته است؟

هنوز بیش از هزاران سال از ولادت امام عصر می­گذرد و این شایسته ترین انسان روی زمین در زندان غیبت به سر می­برد. طبیعی است که اگر عضوی از خانواده با مشکلی روبرو شود تمام اقوام و آشنایان به تکاپو می­افتند، هزینه می­کنند، آبرو و اسناد خود را به ودیعه می­گذارند تا او از گرفتاری خلاص شود.  بار ها دیده ایم اگر فرزند خانواده ای در بازگشت به منزل کمی دیر کند به دنبال علت تاخیر او می­روند. مگر امام زمان ما، عزیزتر از جان و پدر و مادر و خانواده مان نیست؟ مگر در زیارت جامعه کبیره نمی­گوییم: «بِأبی أنتُم و اّمّی و نَفسی وَ أهلی و مالی» پدر و مادر و جان و خانواده و دارایی من به فدای شما اهل بیت باد؟ پس بیاییم با ترک گناه و دعا برای ظهور آن حضرت، قفل زندان غیبت را بشکنیم و مولای عزیزتر از جان خود را از این گرفتاری چند سده آزاد کنیم. از خود بپرسیم که تاخیر در ظهور آخرین حجت الهی تا چه حد ما را به اضطراب و حرکت و تلاش وا داشته است؟

مظلومیت امام عصر(ع) از زبان مبارک خود آن حضرت

مرحوم حاج شیخ جعفر جوادی در عالم شهود خدمت حضرت بقیه الله مشرف شده آن حضرت را بسیار غمگین می­بیند. از حال آن بزرگوار سوال می­کند. می­فرمایند: «دلم خون است! دلم خون است!...»[13] مرحوم حاج محمد فشندی می­گوید: در مسجد جمکران، اعمال به جا آورده و با همسرم می­آمدم. دیدم آقای نورانی داخل صحن شدهاند و قصد دارند به طرف مسجد بروند. با خود گفتم این سید نورانی در این هوای گرم، از راه رسیده و تشنه است. ظرف آبی به دست ایشان دادم. پس از آشامیدن، ظرف آب را پس دادند. گفتم آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را بخواهید تا امر ظهور نزدیک شود، فرمودند:

«شیعیان ما به اندازه­ی آب خوردنی ما را نمی­خواهند! اگر ما را بخواهند، دعا می­کنند و فرج ما می­رسد.»[14]

یکی از علمای وارسته نجف در زیارت کربلا در کنار حرم مطهر امام حسین به محضر حضرت مهدی(ع) شرف یاب می­شود. امام زمان به او می­فرماید: «فلانی، ببین این جا- که دعا مستجاب است- مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمی­کنند.» سپس آن حضرت تصرف ولایتی می­فرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را می­شنود که هر کدام برای حوائج خصوصی خود دعا می­کنند. امام می­فرمایند: «شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائرین نگفت: خدایا فرج مهدی را برسان.»[15]

وظیفه سنگین شیعیان ایران

شیعیان در این میان وظیفه سنگین تری دارند چرا که به اذعان و اقرار همکان،  این آب و خاک، سرزمین امام زمان است و در سایه­ی الطاف آن بزرگوار است که شرور و فتنه­ها ما را از پای در نیاورده است.در داستان توسل و تشرف شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی به محضر مبارکشان چندین بار از نعمت های ایران سخن به میان می­آید و آن حضرت می­فرمایند: «همه جای ایران نعمت وافر و فراوان است و همه از برکت ما اهل بیت است[16]

در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط انگلیس و روس، مرحوم آیت الله نائینی که از این وضع خیلی پریشان بودند که نکند این کشور محب اهل بیت سقوط کرده و از بین رود در خال گریه و توسل و ناراحتی به خواب رفتند. در عالم خواب دیدند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده و در زیر این دیوار، یک عده زن و بچه نشستند که دیوار در حال ریختن به سر آنهاست. او وقتی این صحنه را می­بیند فریاد می­زند: خدایا  این وضع به کجا خواهد انجامید؟ و در این حال می­بیند که حضرت ولی عصر تشریف آورده و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده بود در حال افتادن بود گرفتند و فرمودند: «این جا شیعه خانه ماست. می­شکند؛ خم می­شود؛ خطر هست؛ ... ولی ما نمی­گذاریم سقوط کند. ما نگه­اش می­داریم.»[17]

عنایات خاص به جامعه شیعه

«وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجودِهِ ثَبَتِ الأرضُ وَ السّما[18]» به یمن وجود او تمام خلایق روزی می­خورند و آسمان و زمین پا برجاست.

امیرالمومنین می­فرمایند: «اگر زمین یک ساعت ار حجت خدا خالی باشد، ساکنان خود را فرو می­برد[19].» با این همه، عنایت خاص آن پیشوای غائب به جامعه شیعه- که در کلام نورانی حضرتش به مرحوم شیخ مفید متجلی است- وظیفه شیعیان جهان را سنگین تر کرده:

«ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی­کنیم. اگر چنین نبود، محنت و گرفتاری بر شما نازل می­شد و دشمنان شما را ریشه کن می­کردند.»[20] و هم چنین می­فرمایند: «اگر اینگونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شماییم و به خاطر شما نظر لطف و رحمت داریم، از توجه و التفات به شما، به خاطر کارهای ناپسندتان، احتراز می­کردیم.»[21] آیا با آگاهی از این همه لطف و احسان و عنایتی که به جامعه شیعه دارد، نباید احساس شرمندگی به ما دست بدهد؟ آیا نباید به جبران بی­وفایی­ها و نامهربانی­ها و جفاهایمان نسبت به امام مهربان خویش باشیم؟

در خاتمه­ی این بخش، تذکر این نکته ضروری است که اگر این همه بر اهمیت دعا برای فرج تاکید می­گردد این ذهنیت به وجود آید که امام نیازمند دعای مردم است. همانطور که می دانیم خدا هیچ احتیاجی به بندگان خویش ندارد به همین سان آن خاندان پاک نیز از خلق خدا بی­نیازند چنانکه امام حسین(ع) می­فرمایند: «همگان به او (حضرت مهدی) نیازمندند و او به هیچ کسی نیازی ندارد.»[22]بلکه این همه سفارش به دعا از دلسوزی ایشان برای هدایت و رستگاری انسانهاست. حضرت در یکی از توقیعات می­فرمایند: «به من رسیده که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل نسبت به اولیای امرتان شک و حیرت کرده­اید و این مایه­ی غم ما شده است، البته به خاطر خود شما نه برای خودمان؛ زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم و حق همراه ماست. بنابراین اگر کسانی از ما دست بردارند، این هرگز ما را به وحشت نمی­اندازد. ما ساخته شدگان خداییم و مردمان ساخته شدگان ما.»[23]



[1] - رعد11

[2] - بحارالانوار ج42- ص223

[3] - تفسیر عیاشی2- ذیل آیه 11 سوره رعد

[4] - اصول کافی1- کتاب الحجه – باب فی الغیبه80- حدیث31

[5] - کمال الدین ج2- ص485

[6] -کمال الدین ج2- ص384

[7] - بحارالانوار ج53- ص176

[8] - کمال الدین ج2- ص485 ؛ بحارالانوار ج53- ص181

[9] - کشف المراد ص362

[10] - بحارالانوار ج36- ص353

[11] - کمال الدین ج2- ص370 ؛ غیبت طوسی ص 283

[12] - بحارالانوارج51- ص219 ؛ کمال الدین ص 353

[13] - صحیفه مهدیه ص 52

[14] - شیفتگان حضرت مهدی ج1- ص155

[15] - مجله موعود، ش13 مقاله آقای هاشمی

[16] - متن سخنرانی ایشان

[17] - فرازی از تجلیات امام عصر(ع) ص54

[18] - مفاتیح الجنان- بخشی از دعای عدیله

[19] - بحارالانوار ج51- ص113

[20] - احتجاج ج2-ص233

[21] - بحارالانوار ج53- ص179

[22] - منتخب الاثر ص309

[23] - ترجمه مکیال المکارم ج1- ص82



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
:: برچسب‌ها: محرومیت از امام, آشتی با امام عصر, علی هراتیان, تمسک به امام, مظلومیت امام, وظایف شیعیان ایران, نامه امام زمان, غربت در غیبت, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
زمان : 13:20
آشتی با امام عصر


ای حجت یزدان یزدان و ای امیر دوران!

ای موعود انبیا و منجی انسانها!

ای کاش اهل عالم می دانستد که با آمدنت، چه سعادتی به آنان روی می­داد.

ای کاش مسیحیان جهان می­دانستند که مسیح خود دلداده­ی توست و برای ظهورت لحظه شماری می­کند تا از آسمان فرود آید؛ در نماز به تو اقتدا کند و پیروان خویش را به تبعیت از تو فرا خواند که اگر عیسی(ع) مرده ای را زنده می­کرد؛

تو ای مقتدای مسیح، زمین و زمان را، انسان و جهان را زنده خواهی کرد.

ای کاش کلیمیان جهان می­دانستند که نه تنها ید بیضا، عصا و سنگ موسی(ع)، الواح تورات و انگشتر سلیمان که تمام موایث انبیا در نزد توست و همان خضر(ع) که حضرت موسی(ع) مصاحبت با وی را تاب نیاورد، در مقابل تو دست ادب بر سینه می­نهد، به خدمتکاری و همنشینی­ات افتخار می­کند[1].

ای کاش پیروان زرتشت، این معنی را درمی­یافتند که «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» تنها و تنها در دروان طلایی ظهور توست که مجال بروز خواهد یافت. تو را یوسف زهرا صدا می­زنند و به یوسف تشبیه می­کنند اگرچه:

                       بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند                   هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

هرگاه تو را با این لقب یاد می­کنم ناخودآگاه آیه از قران برایم تداعی می شود. آن گاه که برادران خطاکار یوسف به محضر او شرفیاب شدند و یوسف آنها را با این بیان خطاب کرد که:«هَل فَعَلتُم بِیوسف و أخیه» هیچ می­دانید با یوسف و برادرش چه کردید و بلافاصله بانویی در برابرم مجسم می­شود که مرا و یکایک شیعیان را مورد خطاب و عتاب قرار می­دهد که:«هیج می­دانید با یوسف من چه کردید.»

ای کاش مسلمانان جهان باور می­­کردند که:«بقیّه الله خَیر لکم إن کنتم مؤمنین»[2].

کاش صدها میلیون مسلمان که هر روز بارها و بارها در نماز­های روزانه خویش«اهدنا الصراط المستقیم» می­گویند می­پذیرفتند که در این زمانه تنها راه رهایی یعنی صراط مستقیم تو هستی[3].

تو فصل مشترک تمام ادیانی؛

اما افسوس که شیعیان هنوز عزم راسخ و زبان مشترکی برای دم زدن از تو ندارند.

کاش با خودمان خلوت می کردیم و از خودمان می­پرسیدیم آیا خدا این ولی معصوم را برای خود آفریده که سالهای متمادی در پس پرده غیبت بماند و بشر هم در ظلمت و بدبختی دست و پا بزند؟ کاش دنبال این سوال بودیم که غیبت ولی خدا، سرنوشت محتوم و تقدیر ناپذیر الهی است یا این ما هستیم که تاکنون او را نخواسته­ایم و ظهورش را طالب نبوده­ایم؟ کاش متوجه بودیم که فرمول ظهور، سخت و پیچیده نیست و این آگاهی و بیداری و درخواست و دعای ماست که ظهور را رقم خواهد زد و غفلت و خواب آلودگی ما از جمله تاخیر ظهور حجت است.

اول مظلوم عالم درد دل خود را با چاه می­گفت. ای کاش می­دانستم در کدام نخلستان و سر بر کدامین چاه از بی­وفایی و غفلت ما شکوه می­کنی؟ نمی­دانم چه شکوهی در ظهورت نهفته است و تو چه عظمتی داری که امیرمومنان، آن عدل مجسم آرزوی برپایی دولت تو و شوق دیدن حکومتت را دارد: «و یا شوقاه إلی رؤیتهم فی حال ظهور دولتهم». وه! چه مشتاقم که آنان را در زمان تشکیل دولتشان ببینم![4]

تو که هستی که سیده النسا در میان دود و آتش تو را صدا می­کند و «وَلَدی مهدی» می­گوید.

ای کاش عزاداران سالار شهیدان می­دانستند که هم اینک حضرت حسین تعزیه دار غربت و مظلومیت توست آنجا که می­فرماید:«مهدی ما در عصر خودش مظلوم است[5]

اعتراف می­کنم خود نیز در زمره کسانی هستم که با آب و تاب زیارت وارث و عاشورا می­خوانند و با گریه می­گویند «یالیتنی کنا معک»؛ اما از درک این حقیقت غافلند که حسین این زمان تویی که هلهله­ی ایادی شیطان و امواج سپاه کفر و نفاق، شنیدن صدای استغاثه­ات را مشکل ساخته است. پرده های معصیت، گوش و جانمان را سنگین ساخته. تازه در این میدان از ما سر و جان نخواسته­اند. فقط فرموده­ای برای ظهورم دعا کنید.

به فرمایش امام جعفر صادق(ع) که میرسم، قلم لحظه­ای از نوشتن بازمی­ایستد. او که تمامی مذاهب اسلامی خود را وام دار اقیانوس بی کران علمش می­دانند در بیانی شگفت انگیز می­فرماید:«لَو أدرکته لَخدمته أیّام حیاتی» اگر او (حضرت مهدی ع) را درک کنم در تمام طول عمرم به خدمتش کمر می­بندم.

حضرت موسی­ بن­ جعفر(ع) پس از سالها گرفتاری در سیاه­ چالهای هارون الرشید(لع) دست به آسمان برد و خلاصی از دست هارون را خواست. امیرالمومنان نیز شکایت به خدا برد و فرمود: خدایا علی را از اینان بگیر و بدتر از علی را بر ایشان مسلط فرما. جان عالم فدای تو که نمی­توانی چنین دعاهایی بر لب جاری کنی. چرا که باید مأموریت ناتمام همه­ی انبیا و اولیا را به اتمام برسانی.

هر ساله میلیون­ها نفر به پابوس امام هشتم مشرف می­شوند اما کاش می­دانستند که آن امام ده­ها سال پیش برای ظهورت دعا می­کرد و با شنیدن نامت از جا برمی­خاست و دو دست خویش را بر سر می­نهاد و اطرافیان خود را نیز به دعا برایت سفارش می­داد.

زمانی که کم سن و سال بودم هرگاه به این روایت از امام جواد(ع) بر­ می­خوردم که:«فانه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد اکثر القائلین بامامته» حضرت مهدی بعد از اینکه نامش فراموش شد و بیشتر معتقدان به امامتش از عقیده خود برگشتند قیام می­کند[6]، با تعجب از خود می­پرسیدم مگر ممکن است معتقدان به امامت از ایشان رویگردان شوند؟ حال می­فهمم که ارتداد، تنها به معنی انکار زبانی شما یا کتاب نوشتن علیه شما و ... نیست، همین که تو را به فراموشی سپرده­ایم؛ همین که نبود شما برایمان عادی شده؛ همین که به توصیه­های شما اهمیتی نمی­دهیم و خود را در محضر شما نمی­بینیم ... خود مصداق روشنی از این حدیث است.

ای کاش می­فهمیدیم که آن شمشیر زهرآلود که عدالت را دو شقه کرد و آن را با امیرالمومنین دفن شد، تنها مهدی(ع) است که آن را زنده خواهد کرد. و بالاخره کاش مردم جهان می دانستند که چگونه شیاطین شرق و غرب عالم درصددند آتش نبردهای مرگبار هسته­ای را در جهان شعله ور سازند و از کشتن میلیاردها انسان باکی ندارند. هنوز فرصت باقیست بیاییم همه باهم برای ظهور موعود جهانیان دست به دعا برداریم.

 

خلاصه ای از مقدمه کتاب آشتی با امام عصر نوشته دکتر علی هراتیان



[1] -امام عصر به مومنی که آن حضرت را دیده و نشناخته بود و از ایشان سوال کرد گمان می کنم شما خضر باشید؛ فرمودند:«والله انی لمن الخضر مفتقرا الی رویته... به خدا قسم من آن کسی هستم که خضر محتاج دیدن اوست.»

[2]- بازمانده خدا برای شما بهتر است اگر از مومنان باشید- هود68

[3] -پیامیر اکرم در خطبه غدیر فرمودند:«...ای مردمان صراط مستقیم که خداوند شما را به پیروی از آن امر فرموده منم و پس از من علیست وآن گاه فرزندانم از نسل او...»تفسیر برهان ج1- ص47

[4] -کفایه الاثر- ص220

[5] -صحیفه مهدیه- ص52

[6] -  اعلام الوری- ص409



:: موضوعات مرتبط: کتاب، ،
:: برچسب‌ها: آشتی با امام عصر, علی هراتیان, مقتدای مسیح, کلیمیان, بقیه الله, ولدی مهدی, ,
نویسنده : ف.پ
تاریخ : سه شنبه 19 خرداد 1394
زمان : 14:0

صفحه قبل 1 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.